و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾

به پرسش و پاسخ از قرآن، انجیل و تورات خوش آمدید!

برای شرکت در پرسش و پاسخ ها از طریق گزینۀ عضویت در بالای سایت ثبت نام فرمایید. مطالعۀ قوانین سایت را فراموش ننمایید. با تشکر!

+3 امتیاز

قرآن در مورد زنبور عسل از ضمیر مونث استفاده کرده و علوم جدید به تازگی متوجه شدند که زنبور عسل که برای جمع آوری عسل به بیرون از کندو میرود مونث است،آیا چنین ضمیری در جای دیگری از قرآن یا کلام عرب قبل از اسلام مشاهده شده؟

 ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿النحل: ٦٩﴾

در عمومی بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

2 پاسخ

+1 امتیاز

لسان وحی ادبیات جنسیتی ندارد یعنی اسامی بالذات مونث یا مذکر نمی باشند. صرف و نحو شیعه سنی نوشته کلمات را اینطور تقسیم بندی کرده است که الگوبرداری شده از ادبیات داستانسرایی یونان است، نه از منطق وحی! 

مثلا کلمه انعام هم به صورت مونث در قرآن بکار رفته و هم به صورت مذکر:

 وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِّلشَّارِبِينَ ﴿النحل: ٦٦﴾

وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿المؤمنون: ٢١﴾

حروفی مانند ه، ها، ک، کن، کم، تاء و غیرو همگی بیانگر حالات مختلفی از کارکرد سوژه ها هستند نه جنسیت آنها! لیکن از آنجا که در صرف و نحو شیعه حروف هیچ معنا و کارکردی ندارند این مهم بالکل به فراموشی سپرده شده است. 

بوسیله ی
البته،صرف و نحو از بر رسی زبان عرب بوجود اومده و کسی از خودش مذکر و مونث نساخته،مثلا شما مریم و مادر موسی رو ببینید،تمام افعال بکار بردشون مونث هست،و زبان وحی ،همان زبان بشریست،پس میتونه مذکر و مونث هم داشته باشه،حتی از ضرب المثلهای عربی هم استفاده شده در قرآن،مثالی که درمورد انعام زدید مثال جَمعه،ولی در مفرد ظاهرا این نظر صحیح نیست.چون مریم و مادر موسی هم مفرد بودند و مونث براشون بکار برده شده و هیچ جا در قرآن برای مذکر فعل مونث بکار نبرده شده و بلعکس..لطفا اگر ایرادی در کلامم بود تصحیح کنید،سپاسگذارم.
با تشکر.... کلمه مفرد "حکمت" هم در قرآن و هم در تورات بصورت مونث آمده بنظر شما آیا حکمت هم چون مریم و مادر موسی است؟ عرض من این است که دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که فرای ادعای تشیع و تسنن است و از مدخل لسان وحی (که لسانی بشری نیست!) ریشه دوانده است.
+1 امتیاز

از پاسخ دوستمون تعجب میکنم که چرا کامل و درست در این باره توضیح ندادند اسم از لحاظ جنس در زبان عرب به 1-مذکر 2-مونث   تقسیم میشود واسم بی جنس وجود ندارد.

مذکر : در عربی به جنس نر اطلاق می شود و به کلماتی گفته می شود که هیچ یک از علامت های مونث در آخر آن نباشد.

مونث : در عربی به جنس ماده اطلاق می شود و به کلماتی گفته می شود  که یکی از علامتهای مونث در آخرش نمایان شود .

علامت های مونث : 

الف ) تای گرد یا تای مدوّره « ة -  ـة  »  مثل : صخرة - مدینة

ب )  الف ممدوده « الف کشیده شده » مثل : حمیراء - صحراء -  سماء

ج ) الف مقصوره « الف کوتاه » مثل : دنیا  - صغری - عذری - کبری 

نکته 1 : باید توجه داشته باشیم که الف ممدوه و الف مقصوره جزء اصلی کلمه نباشند که در این صورت مذکر هستند و مونث نیستند مثل : ماء

نکته 1 : در عربی ممکن است کلماتی باشند که مونث باشند اما هیچ یک از علامت های مونث در آخرش نباشدکه در جای خود آن را بررسی می کنیم.

انواع مذکر و مونث:

الف  ) حقیقی : به کلماتی گفته می شود که حقیقتاً مذکر یا مونث باشند و خاص انسان و حیوان مذکر یا مونث باشد. مثل  بقرة که واقعاً مونث و به معنای گاو مادّه می باشد یا معلم که مذکر و به معنای معلم مرد می باشد.

ب   ) مجازی: همانطوریکه از اسمش پیداست واقعاً  از جنس مذکر یا مونث نمی باشد بلکه مجازاً « غیر واقعی »

مونث یا مذکر می باشد  و خاص اشیاء باشد.مثل جدار که واقعا از جنس مذکر یا نر نیست یا مدرسة که حقیقتاً مونث یا از جنس ماده نمی باشد.

 انواع مونث:

الف )  مونث لفظی :  مونثی است که علامت  مونث دارد اما ذاتاً مذکر است با این اسم ها دقیقا مثل مذکر رفتار میشود یعنی فعل واسم اشاره و ...به طور مذکر به کار میروند مثال :  حمزة – طلحة – موسي – زكرياء – معاوية 

نکته 3 : قواعد « اسم اشاره - ضمایر - و ... »  برای مونث های لفظی به صورت مذکر به کار می رود. مثل : 

هذا معاویة     -     هو حمزة

 ب ) مونث معنوی : مونثی است که علامت تانیث ندارد اما ذاتاً مونث است  و به 5 قسم تقسیم می شود:

 1- اسم علم مونث (اسم خاص زن) : مريم – زينب  و ...

2- اسم هاي ويژه ي مونث حقيقي: بنت « دختر » – أُمّ  « مادر » – أُخت « خواهر » و ...

3- اسم شهرها و كشورها: ايران – مشهد و ...

4- اغلب اعضاي زوج بدن: الرِّجل (پا)  – يد (دست) عَين (چشم) – اُذُن (گوش) و ...

5- برخي اسم ها كه سماعي هستند: أَرض « زمین »  – نار « آتش » – نَفس « جان » – فَأس (تبر) – دار « خانه » – سماء  « آسمان » – حَرب « جنگ » – بِئر « چاه » – ريح (باد) – روح – عَصا و ...

 

واژگان در زبان عربی به دو دسته بر حسب جنسیت تقسیم می شوند.

کلماتی که برای موجودات ماده استفاده می شوند، مونت (زن) نامیده می شوند.
کلماتی که برای موجودات نر استفاده می شوند، مذکر(مرد) نامیده می شوند.
در زبان عربی همه چیز نر یا ماده هستند خواه حیوانات، گیاهان، اشیاء یا افعال باشند. بنابر این افعال نیز به دو نوع مونث یا مذکر تقسیم شده اند. هنگامی که فاعل نر است، فعل بعنوان مذکر صرف می شود و بالعکس

بعد از این اطلاعات مقدماتی، بیایید به آیات ۶۸ و ۶۹ سوره نحل توجه کنیم:

و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوه ها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید. (۶۸)
و سپس از میوه های شیرین و از حلاوت و شهد گلهای خوشبوتغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپوئید، آنگاه از درون آنها شربت شیرینی (شهد گل) به رنگ های مختلف بیرون آید که در آن شفای مردمان است، در این کار نیز آیت قدرت خدا برای متفکران پیداست. (۶۹)
در زبان عربی، زنبور عسل با عنوان نحل در هر دو شکل مونث و مذکر نوشته شده است. این کلمه شکل مونث ندارد. با این حال قرآن از شکل مونث این فعل زمانیکه اطلاعات وحی را می دهد، استفاده می کند که به زنبور عسل و عمل او داده شده است.
هنگامی که عمل زنبور عسل در قرآن نقل شده است، فعل آن در قالب مونث صرف شده که به شرح زیر است:

مورد اول: در آیه شماره ۶۸، بمنظور بیان معنای منزل گیرید، به جای ” اتخذ ” که برای مذکر استفاده می شود، کلمه ” اتخذی” آمده که برای مونث استفاده می شود.
مورد دوم: در آیه شماره ۶۹، بمنظور بیان معنای از میوه ها تغذیه کنید، به جای” کل” که برای مذکر استفاده می شود، کلمه “کلی” آمده که برای مونث استفاده می شود.
مورد سوم: در آیه شماره ۶۹، بمنظور بیان معنای راه پروردگارتان را به اطاعت بپویند، به جای” اسلک” که برای مذکر استفاده می شود، کلمه” اسلکی” آمده که برای مونث استفاده می شود.
مورد چهارم: در آیه شماره ۶۹، ضمیر شان در جمله از درونش شربت (شهد) بیرون آید، به جای” ه” که به مذکر اشاره دارد، کلمه “ها” آمده که به مونث اشاره دارد.
بنابراین ، اعمالی که توسط قرآن بعنوان منزل گیرید اشاره گردیده، مواردیست از قبیل:
– ساخت لانه زنبور
– خوردن تمام میوه ها (شیرینی جات) بمنظور جمع آوری شهد
طبق راه های وحی خدا، دریافت عسل از بدن زنبور ، توسط زنبور ماده صورت پذیرفته است. که در اینجا انجام دهنده تمام اعمال زنبور ماده است.

بنابر این دانشمندان در مورد این خبر که ۱۴۰۰ سال پیش داده شده چه می گویند؟ آیا واقعا همه این کارها توسط زنبور ماده انجام شده؟ اکنون به کلمات دانشمندان و تحقیقات علمی در باره این موضوع توجه کنید که آنها می گویند:


حقایق علمی:

ملکه
ملکه تنها عضو ماده در یک کندو می باشد و از لحاظ اندازه بزرگترین زنبورهای کندو است و به همین دلیل اغلب توانایی ضعیفی در پرواز دارد.

جالب است بدانید که ملکه را هنگامی که یک لارو (کرم حشره) دو روزه است زنبورهای کارگر انتخاب می کنند تا بعدها نقش ملکه را در کندو بازی کند. پس از حدود ۱۱ روز این کرم حشره به زنبور تبدیل می شود. پس از آن ملکه با حدود ۱۸ زنبور نر جفت گیری می کند و در نهایت پس از گذشت ۱۰ روز ملکه طی یک روز اقدام به تخم گذاری میکند. یک زنبور ملکه می تواند تا ۳۰۰۰ تخم را طی یک روز تولید کند.

زنبور نر
قوی ترین موجودات یک کندو زنبورهای نر هستند که خوشبختانه نیش ندارند. آنها وظیفه جمع آوری غذا یا شهد گلها را ندارند و تنها مسئولیت تولید مثل در کندو بعهده آنها می باشد. نکته جالب آنکه اگر تحت شرایطی در کندو غذا کاهش بیابد زنبورهای نر از کندو اخراج می شوند! این زنبورها دارای چشم و شاخک هایی بزرگتر از دیگران می باشند تا راحت تر بتوانند زنبورهای ملکه را پیدا کنند.

زنبور کارگر
کارگران کوچکترین زنبورها در کندو می باشند، جنسیت آنها ماده می باشد اما اغلب توانایی باردار شدن را ندارند. یک کندو بین ۵۰ تا ۶۰ هزار زنبور کارگر دارد. کارگرها مسئولیت تهیه غذا برای نوزادان و ملکه را برعهده دارند و علاوه برآن با بال زدن هوای داخل کندو را خنک نگاه می دارند، آنها محافظان کندو نیز هستند.
تمام اعمالی که در قرآن به آنها اشاره شده است توسط زنبورهای کارگر که زنبورهای ماده هستند، انجام می شود. هیچ ارتباطی بین اعمال اشاره شده توسط قرآن و زنبورهای نر وجود ندارد .

 

امیدوارم دوستان با دقت وتمرکز و علم بیشتر به سوالات پاسخ بدهند .

بوسیله ی
یک سوال از کاربر MHDD:
اگردر زبان قرآن همه اسم ها نر یا ماده هستند پس زمانیکه الله دستور آزاد کردن ”بنده” را میدهد ما حق داریم فقط ”بنده ماده ” را آزاد کنیم
چون  همه جا فرموده : ”تحریر رقبة ، فک رقبة ، رقبة مومنة “
عرض بنده صحیح است؟ پس تکلیف بندگان مرد چه میشود؟
...