خیر در کتب من قبل به چنین رخدادی اشاره نشده است، اما به این نکته دقت فرمایید:
واژگان در لسان وحی دارای دو بعد هستند: 1) عملکرد واژه که کارایی مبسوط آن واژه یا کارکرد آن واژه است و 2) معنای واژه که شکلی از عملکرد آن واژه در یک context یا بستر مشخص است که با توجه به آیات قبل و بعد و آیات هم موضوع مشخص می گردد. برای مثال "فاقطعوا" در آیات مختلف معانی مختلفی دارد اما عملکرد آن واحد است. به این ترتیب:
عملکرد قرده خاسین را می توان به آوارگانی رانده شده برگردان نمود. چرا که قرده به عملکرد آوارگی هم دلالت دارد و خاسین به عملکرد رانده شدن از جایی نیز هست. لذا بنظر من عملکرد عمومی آن عبارت"آوارگانی رانده شده" است. همچنین عملکرد واژۀ خنازیر نیز به "پر از درد و زیان بودن" دلالت دارد. لسان وحی این کارایی را به یک حیوان نیز نسبت داده که همان خوک است.
...وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ ....﴿المائدة: ٦٠﴾
... و ایشان را آوارگان، دردمندان و بردۀ استبداد قرار داد...
از این نظر که در تورات بارها به آواره شدن و مبتلا شدن به امراض در صورت عمل نکردن به کلام الله اشاره شده بنظر می رسد که این ترجمه، ترجمه ای واقعی تر و با استناد تر به کتب باشد.
همچنین ممکن است قصۀ آیه 163 سوره اعراف (شهر خطاکار نسبت به روز سبت) پس از انجیل و قبل از نزول قرآن رخ داده باشد و به این دلیل داستان این شهر در کتب من قبل مکتوب نیامده باشد. الله اعلم.