و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+3 امتیاز

معنی جلابیب چیست؟ معنی جلبب یا جلباب چیست؟ آیا به چادر دلالت دارد؟

  1. ترجمه عربی به عربی سایت المعانی
    http://www.almaany.com/ar/dict/ar-ar/%D8%AC%D9%84%D8%A8%D8%A8/
در معنی کلمات بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

3 پاسخ

0 امتیاز
 
بهترین پاسخ

معنای کلمات لسان وحی در بستر آیات مشخص می شوند نه در یک جسم خارجی به نام دیکشنری! کاملا مشخص است که در لینکی که قرار داده اید هیچ آیه ای مورد تحلیل قرار نگرفته است:

ریشه کلمه "جلابیب" از مشتق "جلب" برگرفته شده است که به معنای "جلب نظر کردن" است:

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ ...... ﴿الإسراء: ٦٤﴾

و تحریک کن از ایشان هر کدام را که می توانی و جلب کن ایشان را بوسیله سپاهیان و یارانت

آیه ای دیگر از قرآن:

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِک وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿الأحزاب: ٥٩﴾

ای پیامبر بگو به زنانت و دخترانت و زنان مومنان بکاهند بر خویشتن از جلب نظر کردن هایشان آن نزدیک تر است تا شناخته شوند و مورد اذیت واقع نشوند و الله چشم پوشی کننده و پر رحمت است

در آیه فوق الله به زنان مسلمان دستور می دهد که از جلب نظر کردن خودداری کنند تا در اجتماع بواسطه رفتار سبک مورد اذیت قرار نگیرند. 

بوسیله ی
انتخاب شده بوسیله ی
پاسخ را ارسال کردم
خواهشا مطالعه فرموده و نقد نمایید
0 امتیاز
ریشه افعال با قرار گرفتن در وزن ها مختلف معانی متعددی را میسازند.

مثلا :
عَلَمَ یعنی دانست ،
 تَعَلَّمَ یعنی یاد گرفت.
 عَلَّمَ یعنی یاد داد.

اگر معانی کلمه با قرار گرفتن در وزن های مختلف تغییر نکند بی علت است وجود اوزان و کاربرد آنها.

جَلَبَ در وزن فَعَلَ قرار دارد و مقبول است که یکی از معانی آن جلب نظرکردن است.
اّجْلِبْ هم در آیه مبارکه «64 اسراء» امر صیفه مخاطب همین وزن است و کاملا معقول است که به معنای جلب نظر کردن استعمال شود.
اما یکی دیگر از معنای جلب کشیدن است. مثلا جلب نفس یعنی کشیدن فرد به دادگاه.

 ریشه جَلَبَ در وزن «فَعْلَلَ» مصدر «جَلْبَبَ» است.
این مصدر در وزن اشتقاقی «فِعْلال» میشود «جِلْباب».
جمع مکسر این واژه هم «جلابیب» است که در سوره مبارکه احزاب مورد استفاده واقع شده است.

سوال من از شما این است با وجود این همه تغیرات اشتقاقی در ریشه آیا باز شما جلابیب را همان جلب میدانید؟
جلب نظرکردن ها، معنی درست آری ؟؟؟
درحالی که این واژه مشتق شده است چگونه آنرا بصورت مصدری معنا میکنید ؟؟

منطقا که اینگونه نیست
پس حالا معنی اصلی کلمه چه میشود ؟

«زَلْزَلَ» نیز دقیقا بر وزن «فَعْلَلَ» است
یعنی چه؟ یعنی لرزانید
پس جلبب هم یعنی - کشید

اما «زلزال» یعنی چه ؟ یعنی زمین لرزه
پس جلباب هم یعنی - آنچه کشیده شده است. فراخ و گسترده

موفق باشید
بوسیله ی
یک نگاهی به رویکرد سایت در بخش "معنای کلمات" می انداختید تا متوجه می شدید که ما در این سایت بر اساس "اوزان" و وزن کشی به بررسی کلمات نمی پردازیم. شما نمی توانید صرف و نحو نگارش شده در سه قرن پس از نزول قرآن را به قرآن تحمیل کنید. اگر این مدرسه فکری توانی در ارائه ساختار تحلیلی منسجم از کلام وحی را داشت در ترجمه اولین آیه قرآن درمانده نمی ماند. با تشکر.
نکته ای که باید توجه کنید این است که جلب به یک نقطه مرکزی می کشد همان به قول شما دادگاه
اگر از یک نقطه مرکزی به بیرون کشیده شود می شود مدد برای مثال مدالظل (سایه را کشید)
0 امتیاز
1- جمع مكسر فعاليل براي رباعي مزيد و براي ثلاثي مزيد كه حرف چهارم اش مده باشد، استفاده مي شود. مثل شمل ، شملال ، شماليل؛ غرب ، غربيب ، غرابيب و چند كلمه ديگر كه در قرآن براي تاكيد تكرار شده است. کلمات رباعی که حرف سوم و حرف چهارم شان یکسان باشد، حرف چهارم به عنوان «حرف زائد» محسوب می شود (تفریق بین حرف اصلی و حرف زائد). «جلابیب» یک کلمه رباعی از جمع مکسر «فعالیل» است، و ریشه رباعی اش همان چهار حرف «ج»، «ل»، «ب» و «ب» (جلبب) است. بنابراین حرف سوم و حرف چهارم شان یکسان است، آن گاه می توان حرف چهارم اش را نادیده گرفت. به عنوان مثال «سؤدد»، در قرآن، به معنای «سیاهی»، هم به صورت «سود» (سوره فاطر آیه 27)، و هم به صورت «سودّ» (سودد) (سوره الزمر آیه 60، سوره الزخرف آیه ١٧) به کار رفته است.

2- «أدنی» به شکل صفت تفضیلی کمتر در آیات متفاوت در مقابل کلمات زیر قرار گرفته است:
«خیر» (2،61) کیفیت غذا؛ «اکثر» (58،7) تعداد افراد ؛ «أکبر» (32،21) شدت عذاب؛ اسمی برای دنیا در برابر«آخرت» (7،169) ؛«أقصی» در مورد مسافت (30،3) ،؛  بمعنی «کمتر» در « ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى » (53،8،9)
در تمام آیات فوق «أدنی» به تنهایی معنی خاصی ندارد و فقط معنی کمتر می دهد که این صفت تفضیلی کمتر در جمله معنی میگیرد و کلمه "یدنین" که از این ریشه گرفته شده به معنی کاهش دادن و فروهشتن یا کاهیدن است. بنابراین در صورت برداشت جلباب به معنی چادر اینگونه معنی میشود که چادرهایشان را کاهش دهند.
بوسیله ی
...