تقویم کلمه ایست که از ترکیب دو حرف "ق" و "م" مشتق میشود و هم خانواده کلماتی چون "قم"، "قیام"، "مقام"، "اقامه" و "مستقیم" در لسان وحی است. در قرآن می فرماید:
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿التوبة: ٣٦﴾
همانا تعداد شهرها نزد الله دوازده شهر است در کتاب الله روزی که آفرید آسمانها و زمین را، از آنها است چهار ماه حرام این است آئین استوار پس ستم نکنید در آنها خویش را و پیکار کنید مشرکان را همگی چنانکه پیکارتان کنند همگی و بدانید که خدا است با پرهیزکاران
همانطور که در آیات فوق بیان شده مبنای "قیم" بودن یا استوار بودن دین، شمارش و گاهشماری صحیح ماه ها و تعداد ماه های حرام می باشد. از اینروست که مطابق قرآن، دین استوار و قیم منوط به داشتن تقویمی منطبق با دستورات پروردگار است. مضاف بر آن شرط اقامه احکام و فرایض دینی نیز داشتن تقویمی منطبق با دستورات پروردگار است. پس نمی توان هر تقویمی را برای اجرای احکام و فرایض دینی مورد استفاده قرار داد. اگر تقویم یک فرد مسلم منطبق با رهنمودهای کلام الهی نباشد، اقامه فرایضی چون رعایت صحیح و منطبق بر کلام الهی شهرهای حرام، شهور حجج، شهر صیام غیرممکن می شود.
در آیات صحیفه اول پادشاهان از مجموعه صحف انبیاء عهدعتیق نیز یک نمونه از تخطی از تقویم الهی وجود دارد.
یکی از پادشاهان بنی اسرائیل قوم را مجبور کرده بود که در ماهی که خود پادشاه ابداع نموده به اقامه احکام و فرایضی بپردازند که این البته خلاف تورات است:
و یربعام عیدی در ماه هشتم در روز پانزدهم ماه مثل عیدی که در یهوداست برپا کرد و نزد آن مذبح میرفت و در بیت ئیل به همان طور عمل نموده، برای گوساله هایی که ساخته بود، قربانی میگذرانید. و کاهنان مکانهای بلند را که ساخته بود، در بیت ئیل قرار داد. 33 و در روز پانزدهم ماه هشتم، یعنی در ماهی که از دل خود ابداع نموده بود، نزد مذبح که در بیت ئیل ساخته بود میرفت، و برای بنیاسرائیل عید برپا نموده، نزد مذبح برآمده، بخور میسوزانید (صحیفه اول پادشاهان فصل 12 آیات 32 و 33)
در آیه فوق مشخص شده است که یربعام از روی ابداع و اختراع خودش (و نه بر اساس رهنمود تورات) ماه هشتم را برای انجام مراسم عید مشخص کرده بود که این ابداع و اختراع او نمونه ای از تخطی از دستورات صریح تورات است.