منظور از لسان صدق یا "زبان تایید کننده" انبیای دیگری است که بواسطه دریافت وحی تصدیق کننده پیام ابراهیم بودند. به نمونه ذیل از قرآن توجه کنید:
وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿القصص: ٣٤﴾
و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند، زيرا مىترسم مرا تكذيب كنند.»
ملاحظه می شود که در آیه فوق موسای نبی از الله درخواست می کند که برادرش هارون را بعنوان لسان افصح و مصدق وی قرار دهد که این درخواست وی مورد پذیرش واقع می شود.
بنابراین اشاره ابراهیم در دعای "واجعل لی لسان صدق فی الاخرین" در آیه 84 سوره شعراء، بمنزله درخواستی مشابه است. ابراهیم از الله درخواست می کند که در "الاخرین" (به معنای آنچکه پس از ابراهیم می آید)، زبانی تایید کننده قرار دهد تا ذریت ابراهیم نیز بواسطه آن لسان صدق (که لسان وحی است) در آینده هدایت شود. اشاره به قرار دادن "لسان صدق علیا" در آیه 50 سوره مریم نیز با توجه به آیه قبل که در مورد اسحق و یعقوب است، دلالت به همان زبان تایید کننده الهی ذریت اسحاق و یعقوب، یعنی انبیاء دارد:
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿العنكبوت: ٢٧﴾
و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش انبیاء و كتاب قرار داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم و قطعاً او در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود
به شهادت آیه فوق تا قبل از نزول قرآن بر امییون، این لسان صدق (سلاله انبیاء) در بین آل ابراهیم مبعوث شده بودند (از اسحاق تا عیسی) و تنها با بعثت محمد نبی این لسان صدق به غیر بنی اسرائیلی ها نیز داده شد. با اتمام نزول قرآن بر محمد بعنوان خاتم انبیاء نیز این لسان وحی تا برپایی قیامت مهر و موم گردید.