مطابق آیات انجیل، زبان انجیل بر مبنای مثال ها و تمثیل هاست:
از این جهت با اینها به مثلها سخن می گویم که نگرانند و نمی بینند و شنوا هستند ونمی شنوند و نمی فهمند (انجیل صحیفه متی فصل 13 آیه 13)
بنابراین، آیات مورد سوال شما قطعا فقط بیانگر اهمیت مساله "گناه" و "عدم ارتکاب گناه" است. چرا که مطابق آیات انجیل آن جایگاهی که گناه از آن برمی خیزد همان "قلب" یا "دل" انسان است و همه ما می دانیم که قلب و دل را نمی توان قطع کرد و دور انداخت! بلکه باید آنرا طاهر نمود:
زیرا که از دل برمی آید، خیالات بد و قتلها و زناها و فسقها و دزدیها و شهادات دروغ و کفرها. 20 اینها است که انسان را نجس میسازد، لیکن خوردن بهدستهای ناشسته، انسان را نجس نمی گرداند.» (انجیل صحیفه متی فصل 15 آیات 19 و 20)
و نیز می فرماید:
مرد نیکو از خزانه نیکوی دل خود، چیزهای خوب برمی آورد و مرد بد از خزانه بد، چیزهای بدبیرون میآورد. 36 لیکن به شما میگویم که هرسخن باطل که مردم گویند، حساب آن را در روزداوری خواهند داد (انجیل صحیفه متی فصل 12 آیات 35 و 36)
نتیجه
با بررسی آیات انجیل و بررسی بیان آن، مشخص می گردد که اشاره به قلع کردن چشمی که گناه میکند یا قطع کردن دستی که گناه می ورزد، تمثیلی است و دلالت بر اهمیت مساله عدم ارتکاب گناه و مساله بازخواست در روز رستاخیز دارد.