کلمه יהוה از مشتق הה و از بنیان حرف ה (ه) شکل گرفته است. این کلمه در دو بخش تحلیل می شود:
بخش اول: יה (یه)
י = دست به کاری زدن، مبادرت نمودن
ה = متجلی شدن، ظاهر و منکشف شدن
יה (یاه خوانده می شود) = آنکه اقدام به متجلی ساختن خود می نماید.
یه یا یاه بنیاد اسم یهوه می باشد و همچنین یاه از اسامی پروردگار در عهدعتیق است که به کسی که خود را متجلی می سازد دلالت دارد.
لیکن ما یاه را متبارک خواهیم خواند، از الان و تا ابدالاباد. هللویاه! (مزامیر فصل 115 آیه 18)
بخش دوم: וה (وه)
ו = اتکا
ה = آشکار و متجلی
וה (وه) = اتکایی که بر همگان آشکار است
ترکیب وه به عملکرد قابل اتکابودن پروردگار دلالت دارد.
نتیجه:
واژۀ یهوه יהוה به معنای آن کسی است که خود را متجلی می سازد و نقطه اتکایی آشکار برای همگان است.
عملکرد کلمه یهوه در آیات مختلفی از تورات و عهدعتیق به این صورت تشریح شده اند:
ودل فرعون را سخت گردانم تا ایشان را تعاقب کند، و در فرعون و تمامی لشکرش جلال خود راجلوه دهم، تا مصریان بدانند که من یهوه هستم.» پس چنین کردند (تورات صحیفه خروج فصل 14 آیه 4)
تا از مشرق آفتاب و مغرب آن بدانند که سوای من احدی نیست. من یهوه هستم و دیگری نی. پدیدآورنده نور و آفریننده ظلمت. صانع سلامتی وآفریننده بدی. من یهوه صانع همه این چیزها هستم (صحیفه اشعیا فصل 45 آیات 6 و 7)
و نام قدوس خود را درمیان قوم خویش اسرائیل، معروف خواهم ساخت و دیگر نمی گذارم که اسم قدوس من بیحرمت شود تا امتها بدانند که من یهوه قدوس اسرائیل میباشم (صحیفه حزقیال فصل 39 آیه 7)
در قرآن نیز به این طریق و منش الله در مکشوف و نمایان ساختن خود اشاره شده است:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿فصلت: ٥٣﴾
پس نشانه های خوددمان را در سراسر گیتی و در خودشان به ایشان می نمایانیم تا اینکه برای ایشان مشخص شود که همانا الله حق است آیا گواه بودن پروردگار تو بر همه چیز کفایت نمی کند؟