ق = جمع و جور کردن، متراکم بودن / همچنین گسترش و انبساط در عملکرد متضاد
در لسان تورات:
و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. و خدا دید که نیکوست (تورات صحیفه پیدایش فصل 1 آیه 10)
در آیه فوق واژۀ מיקוה (میقوه) به اجتماع برگردان شده است.
در لسان قرآن:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ﴿التحريم: ٦﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنيد: بر آن [آتش] فرشتگانى خشن سختگير [گمارده شده] اند. از آنچه الله به آنان دستور داده سرپيچى نمىكنند و آنچه را كه مأمورند انجام مىدهند.
مترجم "قو" را که به عملکرد "جمع و جور شدن" اشاره دارد به حفظ نمودن ترجمه کرده است.
قوی = جمع و جور شدن توانایی، نیرومند بودن
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ﴿القصص: ٢٦﴾
يكى از آن دو گفت: «اى پدر، او را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مىكنى: هم نيرومند [و هم] در خور اعتماد است.»
تقوی = وقتی انسان با عمل به احکام و فرایض نفس را در پیشگاه الله، جمع و جور می کند (باز می دارد)، نیرومند می شود:
... وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ﴿البقرة: ١٩٧﴾
.... و بیفزایید که همانا بهترین افزایش (سرمایه) تقوی است و تقوا پیشه کنید ای صاحبان خرد
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئک هم الْمُفْلِحُونَ ﴿التغابن: ١٦﴾
پس نسبت به الله تا آنجا که استطاعت دارید تقوا پیشه کنید و گوش بگیرید و اطاعت کنید و انفاق کنید که برای خودتان بهتر است و هر کس باز دارد سرکشی نفسش را پس ایشان همان رستگارانند