اگر کسی "خالق واحد" را قبول داشته باشد، اذعان کرده که مخلوقات بواسطه خلقت به این خالق واحد "مدیون" هستند، چرا که او می داند و ما نمی دانیم:
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿الملك: ١٤﴾
آيا كسى كه آفريده است نمىداند؟ با اينكه او خود باريك بين آگاه است.
... وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿النور: ١٩﴾
... و الله می داند و شما نمی دانید
کلمه مدیون از ریشه "دین" می آید و قبلا در این پست اشاره شد که معنای کلمه "دین" بسان "آویزی است که انسان بدان چنگ زده است". مخلوقات نیز بواسطه خلقت (که نقش همان آویز و اتصال را دارد) به خالق مرتبط شده اند و در واقع خلقت و قوانین خلقت است که خالق و مخلوق را بهم مرتبط می نماید. پس اگر به خالق واحد اعتقاد داریم باید به خلقت او و در نتیجه قوانینی که در خلقت او جاری است نیز ایمان بیاوریم. نمی شود خالق را قبول کرد اما قوانینی که او در سیستم خلقت جاری ساخته را رد نمود. این ها لاینفک هستند. بنابراین در پاسخ به بند بند سوالات شما:
1) بله، صد در صد دینی وجود که از جانب خداوند مشخص شده باشد. چرا که همانطور که گفته شد دین چیزی بغیر از قوانین جاری و ساری موجود در خلقت نیست. پس دین وجود دارد و دین چیزی غیر از قوانین وضع شده توسط خالق برای مخلوق نیست:
أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿آلعمران: ٨٣﴾
آيا جز دين الله را مىجويند؟ با آنكه هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوى او بازگردانيده مىشويد.
2) اگر منظور شما از "این دین" دین اسلام است باید به اطلاع برسانم که واژۀ اسلام از ریشه שלם (شلم) آمده و به معنای "دور بودن آشفتگی ها" است. بنابراین دین اسلام، دینی است که آشفتگی ها را از انسان دور می سازد و وی را با قوانین جاری و ساری موجود در سیستم خلقت منطبق و هماهنک می سازد.
با ذکر این مقدمه یادآور میشوم که دین اسلام به این دلیل از جانب خداوند است که در عمل امتحان خودش را پس می دهد. یعنی اگر کسی به دستورات دین اسلام که در تورات و انجیل و قرآن مکتوب است عمل کند به عین الیقین می بیند که سعادت و برکت دنیوی و اخروی نصیب او می گردد و اگر عمل نکند به عینه خواهد دید که شقاوت و بدبختی دنیا و آخرت برای او نازل می شود:
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ﴿المائدة: ٦٦﴾
و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است، عمل مىكردند، قطعاً از بالاى سرشان [بركات آسمانى] و از زير پاهايشان [بركات زمينى] برخوردار مىشدند. از ميان آنان گروهى ميانهرو هستند، و بسيارى از ايشان بد رفتار مىكنند.
3) خواسته های دین اسلام در متن مقدس تورات و انجیل و قرآن مکتوب است و در یک پاراگراف نمی توان آنرا خلاصه کرد. لیکن مهمترین خواسته دین اسلام آن است که بشریت به کلام احدی بغیر از خداوند گوش فرا ندهد (یعنی حتی ملائکه و انبیاء را نیز ارباب خود اتخاذ نکند):
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلْكِتَـٰبَ وَٱلْحُكْمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا۟ عِبَادًۭا لِّى مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَـٰكِن كُونُوا۟ رَبَّـٰنِيِّۦنَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ ٱلْكِتَـٰبَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا۟ ٱلْمَلَـٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّۦنَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُم بِٱلْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿آلعمران:79 و ٨٠﴾
هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد؛ سپس او به مردم بگويد: «به جاى خدا، بندگان من باشيد.» بلكه [بايد بگويد:] «به سبب آنكه كتاب [آسمانى] تعليم مىداديد و از آن رو كه درس مىخوانديد، علماى دين باشيد.» و [نيز] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به اربابی بگيريد. آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهادهايد [باز] شما را به كفر وامىدارد؟
4) همۀ انسان های روی زمین دین دار هستند و ما حتی یک نفر بی دین بر روی کره زمین نداریم. حتی به اصطلاح آتئیست ها نیز به خط و ربط ها و خطوط قرمزی در زندگی خودشان اعتقاد دارند (ولو خودشان آنها را مشخص کنند). پس همه انسانها دین دار هستند. تفاوت دین ما انسان ها در آن است که برخی خودمان برای خودمان دین می سازیم و برخی دین الله را دنبال می کنیم. اما در هر حال همه دین دار و متدین هستند، حتی آنکسی که ادعای بی دینی دارد!
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿الفرقان: ٤٣﴾
آيا آن كس كه هواى [نفس] خود را اله خويش گرفته است ديدى؟ آيا [مىتوانى] ضامن او باشى؟