علت این اقدام پروردگار در آیات قبل بیان شده است:
و گفتند: «بیایید شهری برای خود بنا نهیم، و برجی را که سرش به آسمان برسد، تا نامی برای خویشتن پیدا کنیم، مبادا بر روی تمام زمین پراکنده شویم (تورات صحیفه پیدایش فصل 11 آیه 4)
بر اساس آیه فوق ملاحظه می شود، مدتی پس از بلای عالمگیر طوفان اقوام تصور کردند که می توانند با ساختن برجی برای خود اسم ایجاد کنند و به این واسطه متحد شده و از پراکنده شدن جلوگیری کنند. عبارت ונעשה לנו שם (و نعسه لنو شم) در آیه 4 باب 11 صحیفه پیدایش به این معناست که "تا بسازیم برای خودمان اسمی را". از اینرو پروردگار تصمیم به برهم زدن طرح و نقشه ایشان گرفت و با متفرق کردن زبان انسان، بلایی عجیب و در عین حال موثر را بر ایشان نازل فرمود.
قرآن نیز از "اسم سازی" بعنوان حربه اصلی کافران یاد میکند بطوریکه ایشان با ساختن اسم هایی در کنار الله، بجای توکل به اسم الله (سبیل الله)، متوسل به اسامی می شدند که خود بنا می نمودند و طبیعی است که بجای تبعیت از اسم الله و سبیل او، از راه و طریقت منسوب به آن اسامی ساختگی تبعیت می کردند که ظلالت محض بود:
رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ﴿مريم: ٦٥﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنها است پس پرستش کن او را و شکیبائی گزین برای پرستش او آیا میدانی برای او همنامی را
نتیجه:
پروردگار زبان اقوام را متفرق نمود تا از طرح و نقشه ای که ایشان بجهت منحرف کردن مردم کشیده بودند جلوگیری نماید. صبح روز بعد، دیگر زبان واحدی وجود نداشت و ارتباط بین مردم تا زمان نامشخصی ناممکن بود و پروژه علم کردن برج به بهانه ساخت "اسمی" جدید متوقف شد.