و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+3 امتیاز
سلام
میدانیم که برخی ازاحکام قرآن وتورات بدلیل  تفاوت شریعتها

با هم فرق میکند  اما چگونه میشود که درتورات اجرای یک عملی باعث آلوده شدن کل
زمین شده و خداوند ازچنان عملی متنفرباشد
اما درقرآن انجام آن عمل مجازاعلام شده
ودیگرنه زمین آلوده شده ونه خداوند ازانجام آن متنفراست؟

تفاوت شریعتها رادرک میکنم اما این رادرک نمیکنم که چراموضوعی که قبلا
موردتنفرخدابوده ،اکنون دیگرنیست.

بعنوان مثال مساله طلاق وازدواج مجدد بازنی که طلاقش دادیم درتورات
وقرآن به شکل زیربیان میشود:

تثنیه فصل ۲۴
۱ اگر مردی با زنی ازدواج کند و بعد از آن بنا بر علتی از او راضی نباشد و طلاقنامه ای نوشته او را طلاق بدهد.
۲بعد آن زن برود و با مرد دیگری ازدواج کند.
۳ اگر شوهر دومی هم از او راضی نباشد و طلاقش بدهد یا بمیرد،
۴ شوهر اولی اجازه ندارد که با او دوباره ازدواج کند، زیرا آن زن نجس شده است و خداوند از چنین ازدواج متنفر است. شما نباید با این عمل خود سرزمینی را که خداوند به شما می دهد، با گناه آلوده سازید.

ارمیا فصل ۳
 ۱ خداوند می فرماید: «اگر مردی زن خود را طلاق بدهد و زن برود و شوهر کند، آن مرد نباید دوباره با او عروسی کند، زیرا این کار، زمین را آلوده می سازد. اما تو ای اسرائیل، گرچه با عاشقان زیادی عشق ورزیدی، با اینهم می خواهی بسوی من برگردی.

میبنیم که درتورات این عمل باعث آلودگی زمین و موردتنفرخداست حال درقرآن:

بقره:230
فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
پس اگر [مرد براي سومين بار] زن خود را طلاق داد، بعد از آن [مراجعه به آن زن] بر او حلال نخواهد بود، مگر [آن زن] با مرد ديگري ازدواج نمايد. حال اگر [شوهر دوم] او را [به اختيار خود، نه با شرط قبلي و كلاه شرعي موسوم به محلّل] طلاق داد، گناهي بر آن دو [زن و شوهر نخست] نيست كه به يكديگر بازگردند، به شرط آن كه به اين نتيجه رسيده باشند كه [اين بار] مي‌توانند حدود خدا را [در مناسبات زناشويي] رعايت كنند. و اين است حدود خدا كه براي مردمِ علم‌گرا [به روشني] بيان مي‌كند.

دیدیم که درقرآن این کاراشکالی ندارد درحالیکه میتوانست مانند حکم زنا چه درشریعت پیشین
وچه درشریعت جدید عملی زشت وموردتنفرخداباشد.

نظرشما چیست؟
در میان متنی (چند کتاب) بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

1 پاسخ

+3 امتیاز

سنگ محک سنجش "فساد" در تورات و انجیل و قرآن عمل به "عهد" یا همان دستورات نازل شده در کتاب است:

 الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ ﴿الرعد: ٢٠﴾

همانان كه به عهد الله وفادارند و عهد [او] را نمى‌شكنند.

حتی قرآن نیز بنی اسرائیل را به رعایت عهدالهی فرا خوانده که در تورات ملزم به پایبندی بدان شده اند: 

يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ﴿البقرة: ٤٠﴾

اى فرزندان اسرائيل، نعمتهايم را كه بر شما ارزانى داشتم به ياد آريد، و به پيمانم وفا كنيد، تا به پيمانتان وفا كنم، و تنها از من بترسيد.

بنابراین  تنفر پروردگار و کراهت او نسبت به کفر و پیمان شکنی بندگان است: 

... وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ ... ﴿الزمر: ٧﴾

...و براى بندگانش كفران را نمی پسندد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى‌پسندد، ...

آنچکه در زمان موسی و سلیمان و محمد جزوی از میثاق الهی بود، در زمان ابراهیم، نوح یا آدم هنوز مقرر نشده نبود و از اینروست که تنفر و خشم پروردگار با محتوای متن عهد الهی یا محتوای کتاب الهی نازل شده بر هر قوم رابطه ای مستقیم دارد:

 لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدًى مُّسْتَقِيمٍ ﴿الحج: ٦٧﴾

براى هر امتى مناسكى قرار داديم كه آنها بدان عمل مى‌كنند، پس نبايد در اين امر با تو به ستيزه برخيزند، به راه پروردگارت دعوت كن، زيرا تو بر راهى راست قرار دارى.

بدستور آیه فوق، نه تنها در کتاب های دین اسلام شرایع مختلف و متفاوت است بلکه کسی نیز حق ستیزه و ایرادجویی در این تفاوت ها را ندارد. 

نتیجه :

صرف رجوع و ازدواج مجدد با زنی که قبلا طلاق داده شده، حرام یا حلال، یا سبب تنفر و خشم پروردگار نیست. بلکه آنچکه زیر ذره بین است آن است که این حکم در کدام کتاب و برای کدام مخاطب بعنوان عهد و میثاق مقرر شده است. بسته به این شرایط است که عدول یا تخطی از آن حکم رجوع، سبب خشم و تنفر الهی است. همانطور که اشاره کردید در تورات پروردگار آنرا حرام و در قرآن آنرا جایز شمرده است:

 وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿المائدة: ٤٨﴾

و ما اين كتاب [=قرآن‌] را به حق به سوى تو فرو فرستاديم، در حالى كه تصديق‌كننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست. پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن، و از هواهايشان [با دور شدن‌] از حقى كه به سوى تو آمده، پيروى مكن. براى هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشنى قرار داده‌ايم. و اگر خدا مى‌خواست شما را يك امت قرار مى‌داد، ولى [خواست‌] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد. پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد. بازگشت [همه‌] شما به سوى خداست؛ آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مى‌كرديد آگاهتان خواهد كرد.

بوسیله ی
ویرایش شده بوسیله ی
...