مطابق آیات قرآن، محمد قبل از نزول وحی نه از ایمان اطلاعی داشت و نه از کتاب (یعنی دستورات الهی):
وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿الشورى: ٥٢﴾
و آنگونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كتاب چيست و نه ايمان چیست ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى‌نماييم، و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى‌كنى.
بنابر این آیه و آیاتی چون آیه 2 سوره جمعه، امی به معنای فردی است که از ایمان و کلام الهی بی اطلاع باشد.
همچنین، قرآن برخی از افراد اهل کتاب را "امی" نام داده است. یعنی علیرغم اینکه تورات و انجیل بر ایشان نازل شده اما ایشان از کلام الهی آن کتابها بی اطلاع هستند، چرا که آنرا مطالعه نکرده اند. از اینروست که هنوز امی نام دارند:
وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿البقرة: ٧٨﴾
و از آنان افراد امی هستند كه كتاب [خدا] را نمی دانند جز خيالات خام ، و فقط گمان میکنند.
بنابراین، امی به کسی گفته می شود که از کلام وحی بی اطلاع باشد، هرچند ممکن است او دکترای فیزیک اتمی داشته باشد.
در خصوص آگاهی محمد از تورات و انجیل:
پروردگار در خصوص قصه یوسف خطاب به محمدنبی می فرماید:
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿يوسف: ٣﴾
ما نيكوترين سرگذشت را به موجب اين قرآن كه به تو وحى كرديم، بر تو حكايت مى‌كنيم، و تو قطعاً پيش از آن از بى‌خبران بودى.
بنابر آیه فوق، محمد پیش از نزول قرآن، حتی از قصه یوسف (که در تورات بصورت مفصل بیان شده ) نیز بی اطلاع و بی خبر بود.
نتیجه
بر اساس آیات فوق مشخص میشود که قبل از نزول وحی بر محمد، نه او از ایمان و کتاب اطلاعی داشت و نه تورات و انجیل را خوانده بود.