سلام
با درنظر گرفتن پاسخ قبل ودر ادامه آن ابتدا عرض کنم که پس ازشنیدن پادکست مربوطه همانند همین سوال تک تک آیات قتال موردنظرتان را بصورت سوالی جداگانه مطرح کنید تا پاسخ داده شود(البته اگر هنوز شبهه ای باقی مانده بود).
واما درمورد هرموضوعی ابتدا باید دقت کنیم که تمامی آیات راباهم بررسی کنیم و نکته دیگر اینکه بسیاری از احکام مانند همین احکام قتال بصورت محکم بیان نشده اند ومتشابه اند ودرغالب شرح داستان عنوان شده وحالت روایت گونه دارند و شرح حال پیامبر ویارانش میباشند ازجمله همین آیه ۴سوره محمد که مخاطبینش پیامبر ویارانش هستند اما باید ببینید که چرا همچین دستوری به آنها داده شده
وقضیه ازچه قرار بوده است.
قدم اول وتوصیه من به شما این است که دو سوره انفال وتوبه راپشت سرهم بدون هیچ پیش فرضی مطالعه کنیدتا هم درحال وهوای آن دوران قرار بگیرید وهم ببینید که پیامبر ویارانش طبق آیات چه سرگذشتی داشته اند.
بامطالعه این دوسوره متوجه میشوید که
پیامبر ابتدا درشهر مسجدالحرام شروع به تبلیغ دین وخواندن آیات الهی میکند اما پس ازگذشت مدتی یهودیان و مشرکان اقدام به اذیت وآزار او وکشتن یارانش میکنند که سرانجام منتج به اخراج نبی ویارانش ازآن شهر میشود و حالا دیگر کفار ومشرکان متولی مسجدالحرام شده اند وازهمه مهمتر که راه مومنان به آنجا رابسته ومانع عبادت کردن آنها درمکان مقدسشان میشوند یعنی صدازسبیل الله میکنند.
حال پس ازآنکه محمد ویارانش درشهر جدید مستقر شدند الله به آنها دستور میدهد تا با کفار مقاتله کرده و هم خانواده خود را ازچنگالشان نجات دهند وهم اینکه راه مسجدالحرام را باز کنند.
بعنوان مثال شما مسلمانان میانمار را درنظر بگیرید که با چه وضعیتی کشته واز دیارشان آواره شدند حال اگر برای انتقام وبرگشت به دیار خود وارد جنگ شوند ،، آیا میتوان ایرادی به آنها وارد نمود؟؟؟؟
واما با درنظرگرفتن این مقدمه وارد بررسی آیه ۴سوره محمد میشویم:
[47:4] فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
این آیه دستورالعمل جنگ با کفار را بیان میکند نه دگراندیشان وبه نوعی آموزش نظامی است. اثبات این مدعا آیه ۱ همین سوره است
که تعریف دقیقی از الذین کفروا به ما میدهد.لطفا دقت کنید:
محمد:1
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
آنهائی كه حق را انكار كردند و مردم را از راه خدابازداشتند، خدا تلاشهاشان را به تباهی كشاند.
میبینیم که الذین کفروا همان کسانی اند که با فتنه واخراج مسلمانان راه مسجدالحرام را بسته اند وصد ازسبیل الله میکنند
ومطلقا سخنی از دگراندیشان نیست.به این نکته هم دقت کنید که هرگاه واژه کفر درآیات بکار رفته زمینه آن کفر(انکار) هم بیان شده وبا دقت درآیات میشود دریافت که منظور ازکافر چه کسی است.
حال وارد خود آیه چهارم میشویم:
با توجه به بکار رفتن واژه حرب درآیه وتصویری که کل آیه به ما میدهد حتی یک کودک ۵ساله نیز میفهمد که این آیه شرایط جنگی را توصیف میکند نه یک حالت عادی را والله بسان یک فرمانده نظامی که دستور میدهدسر دشمن را هدف بگیرید،دستور ضربه برگردن دشمن رامیدهد تا اینکه جنگ فروکش کند و درادامه نیز میفرماید اسیران را یا بامنت یا با فدیه آزادکنید. میبینیم که تماما آموزش نظامی است
وبدیهی است که هیچیک از فرماندهان نظامی دستور ماچ وبوسه بر صورت دشمن درمیدان نبرد را صادر نمیکنند.