بنام الله
اگر نگاه منصفانه وهمه جانبه به کتاب مقدس داشته باشیم هردو عدد گزارش شده صحیح است.
طبق تاریخ گزارش شده بنی اسراییل درکتاب مقدس در برخی مواقع برای جلوگیری از سو استفاده بقیه فرزندان یا جلوگیری ازجنگهای احتمالی بین فرزندان برای سلطنت پس ازمرگ پادشاه ، شاه وقت درهنگام حیات خود پادشاه بعدی را منصوب میکرد و بعد از آن پادشاهی بین پدر وفرزند مشترک میشد تا هنگامی که پدر فوت کند و فرزند بتنهایی حکومت را دردست بگیرد. این کار دو سود داشت هم فرزند تجربه کافی برای سلطنت را پیدا میکرد وهم بعداز مرگ پادشاه ،جنگ سلطنت به پا نمیشدو سواستفاده ای صورت نمیگرفت.
کتاب اولپادشاهان فصل ۱و۲به نمونه ای ازین موارد اشاره میکند که درهنگام حیات داوود فرزندش ادنیا پسر حجیت برای سلطنت قد علم میکند اما داوود که فرزند دیگرش سلیمان را ازسمت خداوارث حکومتش میدانست ، درهنگام حیات خود توسط صادوق کاهن و ناتان نبی او را وارث حکومتش میکند.
اول پادشاهان فصل ۱
۵ آنگاه اَدُنیا پسر حَجِّیت، خویشتن را برافراشته، گفت، من سلطنت خواهم نمود. و برای خود ارابهها و سواران و پنجاه نفر را که پیش روی وی بدوند، مهیّا ساخت.
۱۱و ناتان به بَتْشَبَع، مادر سلیمان، عرض کرده ، گفت، آیا نشنیدی که اَدُنیا، پسر حَجِّیت، سلطنت میکند و آقای ما داود نمیداند.
۱۵پس بَتْشَبَع نزد پادشاه به اطاق درآمد و پادشاه بسیار پیر بود و اَبیشَک شونمیه، پادشاه را خدمت مینمود.
۱۶و بَتْشَبَع خم شده، پادشاه را تعظیم نمود و پادشاه گفت، تو را چه شده است؟ ۱۷او وی را گفت، ای آقایم تو برای کنیز خود به یهُوَه خدای خویش قسم خوردی که پسر تو، سلیمان بعد از من پادشاه خواهد شد و او بر کرسی من خواهد نشست.۱۸و حال اینک اَدُنیا پادشاه شده است و آقایم پادشاه اطّلاع ندارد.
۳۲و داود پادشاه گفت، صادوق کاهن و ناتان نبی و بَنایاهُو بن یهُویاداع را نزد من بخوانید. پس ایشان به حضور پادشاه داخل شدند. ۳۳و پادشاه به ایشان گفت، بندگان آقای خویش را همراه خود بردارید و پسرم، سلیمان را بر قاطر من سوار نموده، او را به جِیحُون ببرید. ۳۴و صادوق کاهن و ناتان نبی او را در آنجا به پادشاهی اسرائیل مسح نمایند و کَرِنّا را نواخته، بگویید، سلیمان پادشاه زنده بماند!
پس گزارش کتاب دوم تواریخ راجع به سن یهویاکین یعنی ۸سال هم میتواند درست باشد خصوصا که بازهم کتاب مقدس به موردی مشابه درمورد سن کم پادشاهان اشاره میکند
در کتاب دوم پادشاهان فصل ۱۱ و۱۲ و کتاب دوم تواریخ فصل ۲۴ به نمونه ای اشاره شده است که یهوآش هفت ساله بود که پادشاه شد ولی تحت نظر و تربیت کاهن اعظم آن زمان (یهویاداع) قرار داشت که درحقیقت یهویاداع برای مدتی (تا بزرگ شدن یهوآش)حاکم بنی اسراییل بوده است .
بنابراین :
یهویاکین در سن هشت سالگی بصورت مشترک باپدرش یهویاقیم وارد پادشاهی میشود و یازده سال بعد درسن هیجده سالگی هنگامیکه یهویاقیم میمیرد، یهویاکین بتنهایی سه ماه و ده روز سلطنت میکند .
وکتاب دوم پادشاهان سن پادشاهی اورا هیجده سال درنظرمیگیرد اما کتاب دوم تواریخ سن منصوب شدن اورا هشت سال درنظر میگیرد ولی مدت پادشاهیش را همان ۳ماه (مدت سلطنتش بتنهایی) درنظر میگیرد و تناقضی درکار نیست.