در کلام وحی، سگ تمثیل افرادی است که آیات خداوند را تکذیب میکنند و نسبت بدان بی تفاوت اند. در قرآن می فرماید:
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿الأعراف: ١٧٦﴾
و اگر میخواستیم هر آینه بالا میبردیمش بدانها لیکن او بسوی زمین گرائید و پیروی کرد هوس خود را پس مثَل او مانند سگ است که اگر آهنگش کنی زبان از کام درآرد و اگر بگذاریش زبان از کام درآرد (فرونهد) این است مثَل گروهی که تکذیب نمودند آیتهای ما را پس بخوان داستانها را شاید اندیشه کنند
اما سخن زن یونانی نشان میدهد که او این تمثیل را روا و به حق برمی شمارد! بدین معنا که به گناه کار بودن خود و بی تفاوتی سابقش نسبت به کلام الهی اذعان می کند. همین اعتراف او به گناه کاری، نشانه ایمان است. بنابراین مسیح نیز از جانب پروردگار بلافاصله خواسته این فرد ایمان دار را برآورده میکند که همان شفاء یافتن دخترش است:
29 وی را گفت؛ «بجهت این سخن برو که دیو از دخترت بیرون شد.» 30 پس چون به خانه خود رفت، دیو را بیرون شده و دختر را بربستر خوابیده یافت. (انجیل صحیفه مرقس فصل 7 آیات 29 و 30)