آیه 155 سوره بقره به موضوع ابتلاء پرداخته است و این هیچ ارتباطی با موضوع آیه 30 سوره شوری ندارد. برای این منظور به تفاوت کارکرد واژۀ "بلا" در قرآن نسبت به کارکرد واژۀ "مصیبت" دقت فرمایید:
بلاء و معنای آن در قرآن
بلاء از منظر قرآن، آزموده شدن (چه به خیر، چه به شر) است و هدف از ابتلاء آزموده شدن ایمان انسان هاست. توجه شود که هر ابتلایی الزاما، بدبیاری نیست. بلکه قرآن از بسیاری اقبال ها و مقام ها و ثروت ها و امکانات به بلا تعبیر کرده است:
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿الأنعام: ١٦٥﴾
و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد، و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد. آرى، پروردگار تو زودكيفر است، و [هم] او بس آمرزنده مهربان است.
آیه فوق، از برتری های دنیوی انسان ها نسبت به یکدیگر در امور دنیا، بعنوان "ابتلا" نام برده است. همانطور که ملاحظه می شود در این آیه واژۀ "ابتلاء" به معنای بدبیاری یا شر نیست. به آیه دیگری توجه فرمایید:
إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿الكهف: ٧﴾
در حقيقت، ما آنچه را كه بر زمين است، زيورى براى آن قرار داديم، تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند.
یا در آیه فوق، از زمین و منابع آن، بعنوان وسیله ابتلاء انسان ها نام برده شده است.
در آخر، به آیه ذیل دقت فرمایید:
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿الأنبياء: ٣٥﴾
هر نفسى چشنده مرگ است، و شما را از راه آزمايش به بد و نيك خواهيم آزمود، و به سوى ما بازگردانيده مىشويد.
جمع بندی
بلاء از منظر قرآن، آزموده شدن (چه به خیر، چه به شر) است و هدف از ابتلاء آزموده شدن ایمان انسان هاست. بطور کلی، خلقت انسان با ابتلاء همراه است و هیچ انسانی نیست مگر آنکه لحظه به لحظه در زندگی در حال مبتلاء شدن یا آزمایش شدن است:
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿الانسان: ٢﴾
ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم، و او را مىآزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم!
مصیب و معنای آن در قرآن
مصیبت که از ریشه "صب" مشتق شده، به بدبیاری یا شر دلالت ندارد. بلکه به عملکرد عمومی "رسیدن" یا "حادث شدن" یا عارض شدن رخدادی بر انسان دلالت دارد. چرا که مصیبت یا رسیدن چیزی به انسان، نیز می تواند هم خیر باشد هم شر :
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿الحج: ١١﴾
و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خيرى به او برسد بدان اطمينان يابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيان آشكار.
نتیجه
عوامل بلا و مصیبت در قرآن از هم تفکیک شده اند و نمی توان این دو واژه را مترادف یکدیگر دانست. ابتلاء و مصیبت هر دو می توانند به خیر یا به شر باشند. اینکه ما بخواهیم بدبیاری ها یا اقبال های زندگی شخصی خود را با برچسب هایی چون "امتحان" یا "بازتاب عمل" از هم تفکیک کنیم، بدور از علم و آگاهی است و تنها الله است که آگاه به ماهیت آن رخداد خاص در زندگی ماست و ما انسان ها هیچ علمی نسبت به آن موضوع نداریم. چه بسا، اقبال ها و شانس ها که ختم به شر گردند و چه بسا، بدبیاری ها که سبب خیر در زندگی ما شود. بنابراین صرفا الله اعلم.