با توجه به کارکرد واژۀ "کلمات" در آیات متعدد قرآنی مشخص میگردد که "کلمات" دلالت به "دستورات" دارد و منظور از کلمات ربی در آیه 109 سوره کهف، اشاره به دستورات پروردگار است. به نمونه هایی از کارکرد واژۀ "کلمات" در آیات قرآنی توجه فرمایید:
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿البقرة: ٣٧﴾
سپس آدم از پروردگارش دستوراتی دريافت کرد و الله او را بخشید هر آیینه او توبهپذيرِ مهربان است.
یا در نمونه ای دیگر:
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿البقرة: ١٢٤﴾
و چون پروردگار ابراهیم وی را با دستوراتی امتحان کرد و وى همه آنها را بجا آورد، الله به او فرمود: «من تو را امام مردم قرار دادم.» پرسيد: «از نسل من چطور؟» فرمود: «عهد من به ظلم کنندگان (شان) نخواهد رسید.»
نتیجه
منظور از کلمات ربی در آیه 109 سوره کهف، دستورات الله می باشد. تمامی آسمان ها و زمین و هر آنچه در آن است بواسطه کلمات یا دستورات پروردگار پابرجاست و تمامی هستی (بجز برخی انسانها) مطیع دستورات یا همان کلمات پروردگار هستند. از اینروست که سوره لقمان نیز به این مهم اشاره فرموده است:
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿لقمان: ٢٧﴾
و اگر هر چه درخت در زمين است قلم شود و درياها با هفت درياى ديگر اضافه شوند، دستورات الله پايان نپذيرد (کفاف کتابت آنرا ندهد). قطعاً الله است كه شكستناپذير حكيم است.
چرا که مطابق آیه 59 سوره انعام، حتی برگی از درختان بر زمین نمی ریزد و حبه ای در ظلمات زمین رشد نمی کند مگر اینکه الله آنرا دستور داده است و از این روست که تعداد دستورات یا کلمات پروردگار بیشمار است.