آیات قرآن حداقل 3 بار تاکید موکد دارند که مسجدالاقصی (که با استناد آیات می دانیم واقع در اورشلیم است) و اطراف آن، از جانب الله "متبارک" می باشند:
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿الإسراء: ١﴾
منزّه است آنکسی كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى -كه پيرامون آن را بركت دادهايم- متوجه ساخت، تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم، كه او همان شنواى بيناست.
آیه فوق به مسجدالاقصا یا همان مسجدی که سلیمان در اورشلیم بنا نمود اشاره کرده و فرموده که آن و پیرامونش متبارک هستند. حال به آیه ای دیگر که به همین مهم تاکید کرده توجه فرمایید:
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ﴿الأنبياء: ٨١﴾
و براى سليمان، باد را رام کردیم كه به فرمان سلیمان به سرزمينى كه در آن بركت نهاده بوديم جريان مىيافت، و ما به هر چيزى دانا بوديم.
از آنجا که طبق آیات صحف انبیاء بنی اسرائیل، سلیمان پادشاه اورشلیم بوده پس مشخص می شود که منظور از سرزمینی که در آن برکت نهاده شده همان مرکز پادشاهی سلیمان یعنی اورشلیم است. به آیه دیگری که بر این مهم تاکید کرده توجه فرمایید:
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ ﴿الأعراف: ١٣٧﴾
و به آن گروهى كه پيوسته تضعيف مىشدند (بنی اسرائیل)، باختر و خاورى سرزمينی را كه در آن بركت قرار داده بوديم به ميراث عطا كرديم. و به پاس آنكه صبر كردند، وعده نيكوى پروردگارت به فرزندان اسرائيل تحقق يافت، و آنچه را كه فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ويران كرديم.
آیه فوق نیز صراحتا اشاره کرده که بنی اسرائیل طبق وعده خداوند (که در تورات مکتوب است) سرزمین موعود را به تصاحب در آورند که خداوند آنرا متبارک ساخته بود. با در نظر قرار دادن آیات صحف انبیاء بنی اسرائیل، انجیل و قرآن مشخص می شود که منظور مرکزیت شهر اورشلیم است که همان مرکز پادشاهان بنی اسرائیل بود و ملاحظه می شود که قرآن در این آیه نیز آن مرکزیت و اطراف آنرا متبارک نامیده است.
شهر اورشلیم در آیات صحف انبیاء بنی اسرائیل نیز به صفاتی چون ابتهاج تمام جهان یا کرسی یهوه مسمی شده است:
جمیع ره گذریان برتو دستک میزنند وسخریه نموده، سرهای خود را بر دختر اورشلیم میجنبانند (و میگویند): آیا این است شهری که آن را کمال زیبایی و ابتهاج تمام زمین میخواندند؟ (صحیفه مراثی فصل 2 آیه 15)
زیرا در آن زمان اورشلیم را کرسی یهوه خواهند نامید و تمامی امتها به آنجابه جهت اسم یهوه به اورشلیم جمع خواهند شد و ایشان بار دیگر پیروی سرکشی دلهای شریرخود را نخواهند نمود (صحیفه ارمیا فصل 3 آیه 17)
در انجیل نیز، اورشلیم به شهر مقدس مسمی شده است:
آنگاه ابلیس عیسی را به شهر مقدس برد و بر کنگره هیکل برپا داشته (انجیل صحیفه متی فصل 4 آیه 5)
نتیجه
تطابق آیات قرآن، انجیل و صحف انبیاء بنی اسرائیل نشان می دهد که هیچ شهری به اندازه اورشلیم مرکز تمرکز وحی از جانب الله نبوده است. اورشلیم است که از جانب خداوند متبارک گردید. این مشرق و مغرب اورشلیم است که توسط خداوند به بنی اسرائیل به عنوان وعده داده شده، اعطا شد و این اورشلیم است که در آیات وحی مشهور به شهر مقدس، شهر یهوه و کرسی خداوند است. بنابراین، منظور از "ام القری" در آیه قرآنی ذیل نیز شهری جز اورشلیم نمی تواند باشد:
وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿الشورى: ٧﴾
و بدين گونه قرآن رک و بی پرده به سوى تو وحى كرديم تا شهر اورشلیم و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى، و از روز گردآمدن [خلق] -كه ترديدى در آن نيست- بيم دهى؛ گروهى در بهشتند و گروهى در آتش.
توجه شود که "مقام ابراهیم" که همان محل مسجدالحرام یا به زبان تورات بیت ئیل است، دیگر شهر حول یا اطراف اورشلیم است که در حدود 60 آیه از عهدعتیق به آن و اهمیت آن نیز اشاره کرده است.لیکن مسجدالحرام نیز مطابق آیات تورات و صحف انبیاء در شمال اورشلیم (حدودا بیست کیلومتری آن) قرار دارد و جزو اطراف آن محسوب می گردد.