آیات قبل نشان می دهد که دو پسر از پسران هارون بدلیل تخطی و تجاوز از دستورات پروردگار بواسطه خشم خداوند کشته شده اند و هارون در واقع عزادار است:
و ناداب و ابیهو پسران هارون، هر یکی مجمره خود را گرفته، آتش بر آنهانهادند. و بخور بر آن گذارده، آتش غریبی که ایشان را نفرموده بود، به حضور خداوند نزدیک آوردند. 2 و آتش از حضور خداوند به در شده، ایشان را بلعید، و به حضور خداوند مردند (تورات صحیفه لاویان فصل 10 آیات 1 و 2)
در این اثناء دو پسر دیگر هارون یعنی العازار و ایتامار نیز دچار تخطی از دستور الهی شده اند و به این واسطه موسی بر ایشان خشمگین است. هارون که دو پسرش را از دست داده و بی توجهی دو پسر دیگرش آنها را نیز در مظان گناهکاری و عقوبت احتمالی دیگری قرار داده به موسی یادآوری میکند که وقایع بسیار سختی را در این روز متحمل گردیده :
اینک امروز قربانی گناه خود و قربانی سوختنی خود را به حضور خداوند گذرانیدند، و چنین چیزها بر من واقع شده است، پس اگر امروز قربانی گناه را میخوردم آیا منظورنظر خداوند میشد؟ (تورات صحیفه لاویان فصل 10 آیه 19)
و اینکه علیرغم این وقایع، هارون خاموش و ساکت بوده است:
پس موسی به هارون گفت: «این است آنچه خداوند فرموده، و گفته است که از آنانی که به من نزدیک آیند تقدیس کرده خواهم شد، و در نظر تمامی قوم جلال خواهم یافت.» پس هارون خاموش شد (تورات صحیفه لاویان فصل 10 آیه 3)
همچنین می دانیم که قبلا در آیات تورات می فرماید:
و کاهنی که آن قربانی را برای گناه میگذراند آن را بخورد، در مکان مقدس، در صحن خیمه اجتماع خورده شود (تورات صحیفه لاویان فصل 6 آیه 26)
پس تخطی العازار و ایتامار پسران هارون نیز محرز است. لیکن:
نتیجه
هارون می دانست که پسرانش از برخی دستورات خداوند تخطی کرده اند. لیکن به موسی متذکر می شود که در شرایطی که دو پسرش را امروز از دست داده، او و پسرانش نمی توانند بدون میل و رغبت به خوردن "قربانی گناه" - که البته اجرای شریعت نیز هست- بپردازد. این نشان می دهد که علیرغم اینکه انجام شریعت واجب است لیکن حضور قلب داشتن در اجرای شریعت نیز مهم است و کسی که دو فرزندش را امروز از دست داده و در دل خود عزادار است، نمی تواند کاندید خوبی برای بی عیب و نقص اجرا کردن شریعت باشد. همین اشاره به لزوم حضور قلب است که موجب پسند موسی می شود.