مطابق آیات کلام وحی، تنها شفا دهنده امراض و بیماریها الله است و هیچ احدی توان شفادادن بیماری ها را ندارد:
و گفت: «هرآینه اگر قول یهوه، خدای خود را بشنوی، و آنچه را در نظر او راست است بجا آوری، و احکام او را بشنوی، و تمامی فرایض او را نگاه داری، همانا هیچیک از همه مرضهایی را که بر مصریان آوردهام بر تو نیاورم، زیرا که من یهوه، شفا دهنده تو هستم (تورات صحیفه خروج فصل 15 آیه 26)
قرآن نیز در تصدیق تورات می فرماید:
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿الشعراء: ٨٠﴾
و چون بيمار شوم الله مرا شفا دهد
در خصوص فصل شانزدهم از کتاب دوم تواریخ:
آسا که یکی از پادشاهان بعد از سلیمان بود، در ابتدا فردی مومن و دارای توکل تمام بر خداوند بود. بطوریکه در آیات بیان شده که آسا امنیت زمین را نیز از جانب یهوه می دانست و بخاطر امنیتی که خداوند در زمین ایجاد کرده بود دستور به ساخت برجها و دیوارها در اطراف شهر را داد. چرا که ساخت تمامی اینها صرفا در دوران امنیت امکانپذیر است:
و به یهوداگفت: «این شهرها را بنا نماییم و دیوارها و برجهابا دروازهها و پشت بندها به اطراف آنها بسازیم. 8 زیرا چونکه یهوه خدای خود را طلبیدهایم زمین پیش روی ما است. او را طلب نمودیم و او ما را ازهر طرف راحت بخشیده است.» پس بنا نمودند وکامیاب شدند (صحیفه دوم تواریخ فصل 14 آیات 7 و 8)
لیکن همین فرد در ایام آخر زندگانی خود، به مرور بی ایمان شده و حتی یکی از انبیاء خداوند را به زندان می اندازد و به شهادت آیات شروع به ظلم کردن بر مردم میکند:
اما آسا بر آن نبی (رایی) غضب نموده، او را در زندان انداخت زیرا که از این امر خشم او بر وی افروخته شد و در همان وقت آسا بر بعضی از قوم ظلم نمود (صحیفه دوم تواریخ فصل 16 آیه 10)
طبق آیات فوق مشخص می شود که متاسفانه آسا در اواخر زندگی خود از دایره ایمان خارج شد. علاوه بر این آیات اشاره کرده که وی دچار یک بیماری در پاهای خود می گردد و بدلیل همین انحراف از ایمان بجای اینکه به خداوند توکل کند بر طبیبان توکل نمود و ایشان نیز نتوانستند آسا را از چنگال بیماری نجات دهند:
ودر سال سی و نهم سلطنت آسا مرضی درپایهای او عارض شد و مرض او بسیار سخت گردید و نیز در بیماری خود از خداوند مدد نخواست بلکه از طبیبان. 13 پس آسا با پدران خود خوابید و در سال چهل و یکم از سلطنت خود وفات یافت (صحیفه دوم تواریخ فصل 16 آیات 12 و 13)
نتیجه
طبق آیات تورات و قرآن، تنها الله شفادهنده انسان از امراض و بیماریهاست. حتی موادی که داروها نیز از آنها تهیه می شوند مخلوق و آفریده شده بدست الله است! پس اگر کسی تصور کند که طبیب یا پزشک سبب شفاست، قطعا در گمراهی دور و درازی بسر می برد. چه بسیار کسانی مانند آسا پادشاه اسرائیل که در بی ایمانی خود بر این تصور بودند که داروهای تجویز شده پزشکان سبب شفاست، اما شفا نیافته و فوت شدند. و چه بسیار افرادی که صرفا با توکل به خداوند از بیماری های صعب العلاج شفا یافتند و سبب حیرت پزشکان شدند (رجوع شود به فصل 38 صحیفه اشعیاء در خصوص شفای حزقیا بدست خداوند از بیماری صعب العلاج). چرا که اول و آخر امر بدست الله است و اوست که انسان را از همه امراض و بیماری ها (چه کوچک و چه بزرگ) شفا داده و می رهاند.
بنابراین در هیچ آیه ای از تورات، انجیل یا قرآن مراجعه به دکتر و پزشک نهی یا مذمت نشده لیکن کفر و شرک به الله و انحراف از دستورات شریعت و توکل نکردن به الله نهی و مذمت شده است.