با نوجه به آیات ذیل:
قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿21:68﴾
گفتند اگر كارى مى كنيد او را بسوزانيد و خدايانتان را يارى دهيد
قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿21:69﴾
گفتيم اى آتش براى ابراهيم سرد و بى آسيب باش
در آیات فوق هیچ اشاره ای به گلستان شدن و تعابیر اینچنینی وجود ندارد. این تاویل ها و تعابیر ساخته مذاهب ظاله و نوشته هایی خارج از منابع دین اسلام است که هیچ جایگاه و سندیت در ما انزل الله ندارند.
اما در مورد عدم ذکر سرد شدن آتش در تورات، شایان ذکر است گزارشات لسان وحی از یک رویداد و اتفاق به این معنا نیست که قطعا تمامی زوایا را برای ما ذکر کرده باشد و این یکی از خصوصیات بارز کلام است که بنا به آن مفهوم و حکمتی که قصد بیان آن را دارد از زاویه خاص به بررسی آن اتفاق یا روایت می پردازد. مثلا در مورد صحیفه زکریا هیچ اشاره ای به عاقبت او نشده اما این موضوع توسط عیسی و انجیل بر ما مکشوف می شود:
در ماه هشتم از سال دوم داریوش، کلام یهوه بر زکریا ابن برخیا ابن عدوی نبی نازل شده، گفت (زکریا 1:1)
تا همه خونهای صادقان که بر زمین ریخته شد بر شما وارد آید، از خون هابیل صدیق تا خون {زکریا} ابن برخیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید (انجیل صحیفه متی 23:35)
انجیل و عیسی از نحوه مرگ نبی ای به نام زکریا ابن برخیا خبر می دهد (او با زکریا پدر مریم متفاوت است) در نتیجه این امکان وجود دارد که کلام وحی در طول نازل شدن صحف مختلف ابعاد مختلف دیگری از قصص گذشته یا افراد را بازگو کند و این چیز جدیدی نیست که آن را قرآن بدعت گذاری کرده باشد.