با سلام
حج به معنای حضور در مسجدالحرام در موعدی معین و عبادت و راز و نیاز و انجام اعمالی است که در قرآن مشخص شده است و شامل حضور در مدینه نمی گردد. متاسفانه حجی که امروز بین مذهبیون برگزار می شود هم از نظر موعد و هم از نظر اعمال و مناسک بهیچ عنوان با قرآن سازگاری ندارد و شامل مسائل من درآوردی بسیار زیادی است که هیچ گونه خواستگاهی از آیات قرآن ندارند. برخی از آیات الله پیرامون حج از این قرار است:
1) الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ﴿البقرة: ١٩٧﴾
حج در ماههاى معينى است. پس هر كس در اين [ماه]ها، حجّ را [برخود] واجب گرداند، [بداند كه] در اثناى حجّ، همبسترى و گناه و جدال مجاز نيست، و هر كار نيكى انجام مىدهيد، الله آن را مىداند، و براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت، بهترين توشه، پرهيزگارى است، و اى خردمندان! از من پروا كنيد.
2) الله ماههای معین حج را در تورات مقدس برای فرزندان ابراهیم تشریح کرده است و قرآن نیز به همان ماهها (اشهر معلومات) ارجاع می دهد. مطابق باب 23 صحیفه لاویان از تورات مقدس برج 1، 2، 4 و 7 برج های برگزاری حج هستند که مطابق تقویم برجی ثابت و در جایی معین و موعدی مشخص قرار دارند.
3) جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ذَٰلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿المائدة: ٩٧﴾
الله كعبه بيت الحرام را وسيله به پا داشتن مردم قرار داده، و ماه حرام و هدایا و قربانيها را [نيز مقرر کرده]، اين براى آن است تا بدانيد كه الله آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مىداند، و الله است كه بر هر چيزى داناست.
هدی = همان هدایا از احسن هر چیزی است که در طاقت و توان هر فرد است که افراد آنرا برای اهدا کردن می آورند.
قلائد = بهایم و چهارپایان است
در تورات مقدس به هدی و قلائد به وفور اشاره شده است.
4) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ ﴿المائدة: ٩٥﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در حالى كه در خلال حج هستید (محرمید) شكار را مكشيد، و هر كس از شما عمداً آن را بكشد، بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفارهاى بدهد، كه [نظير بودنِ] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند، و به صورت قربانى به كعبه برسد. يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد، يا معادلش روزه بگيرد، تا سزاى زشتكارى خود را بچشد. خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است، و[لى] هر كس تكرار كند الله از او انتقام مىگيرد، و الله، توانا و صاحبانتقام است.
شکار نیز در ایام حج حرام گشته است.
5) وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿البقرة: ١٩٦﴾
و براى الله حجّ و عمره را به پايان رسانيد، و اگر بازداشته شديد، آنچه از قربانى ميسر است ؛ و تا قربانى به قربانگاه نرسيده سر خود را متراشيد؛ و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتيى داشته باشد در عوض روزهاى بدارد، يا صدقهاى دهد، يا قربانيى بكند؛ و چون ايمنى يافتيد، پس هر كس از عمره به حجّ پرداخت، آنچه از قربانى ميسر است ، و آن كس كه نيافت در هنگام حجّ، سه روز روزه و چون برگشتيد هفت ؛ اين ده [روز] تمام است. اين براى كسى است كه اهل مسجد الحرام نباشد؛ و از الله بترسيد، و بدانيد كه الله سختكيفر است.
تراشیدن سر نیز در این آیه مقرر شده است.
** بدیهی است که بغیر از آیات قرآنی احدی نمی تواند شعائر دیگری را بعنوان اعمال و مناسک حج وضع نماید و هر گونه بدعت و مقرر نمودن احکام بغیر از آنچکه در آیات آمده است، فتوا دادن در کنار الله و مساوی با شرک می باشد.