اگر منظور شما دسترسی فیزیکی به کتب من قبل است باید به اطلاع برسانم که تورات و عهدعتیق بعنوان پر تیراژترین کتاب تاریخ در همه جای دنیا دیروز، امروز و فردا قابل دسترس است. همانطور که حتی آیات قرآن بر این دسترسی اشاره فرموده است:
كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ فَمَنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿آلعمران: ٩٣ و 94﴾
همه خوردنىها براى بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنچه يعقوب پيش از نزول تورات بر خود تحريم كرده بود. بگو: اگر شما راست مىگوييد، تورات را بياوريد و بخوانيد پس هر كه بعد از آن بر الله دروغ بندد، آنان به يقين ستمكارند.
وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿المائدة: ٤٣﴾
و چگونه تو را داور قرار مىدهند، با آنكه تورات نزد آنان است كه در آن حكم الله است؟ سپس آنان بعد از آن پشت مىكنند، و آنان مؤمن نيستند.
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿الجمعة: ٥﴾
مثل كسانى كه به تورات مكلف شده اند اما به آن عمل نمی کنند، همچون مثل درازگوشى است كه كتابهايى را حمل میكند. بد است وصف آن قومى كه آيات الله را تكذيب كردند! و الله مردم ستمگر را هدايت نمىكند
فلذا دسترسی به تورات در همه حال (حتی در زمان محمدنبی) برای همه امکانپذیر بوده است.
اما اگر منظور شما آن است که چرا قرآن زیر و بم ایام صیام را در قرآن نیاورده است، توجه شما را به آیات ذیل جلب می نمایم:
1) در ابتدای آیات صیام الله به مخاطب می فهماند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿البقرة: ١٨٣﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد.
2) حتی شهور حجج نیز در قرآن با عبارت "معلومات" آمده اما قرآن شهور حج یا شمارۀ آنها را برنشمارده است. ایضا در مورد شهور حرام که قرآن بهیچ وجه آنها را مشخص ننموده است.
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ﴿البقرة: ١٩٧﴾
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿التوبة: ٣٦﴾
علت روشن است:
واژۀ معلوم به معنای آن است که الله علم آن را قبلا نازل فرموده (یعنی در تورات) ، پس مخاطب باید به کتاب قبلی رجوع کند!
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَٰذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَىٰ لِلْمُحْسِنِينَ ﴿الأحقاف: ١٢﴾
و در پس این، كتاب موسى، امام و رحمت بود؛ و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديقكننده ست، تا كسانى را كه ستم كردهاند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژدهاى باشد.
همچنین قرآن در آیه ای فرموده:
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿الفرقان: ٧٣﴾
و كسانىاند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند، كر و كور روى آن نمىافتند.
بعبارت دیگر الله اینطور خواسته است که فرد مومن یک محقق باشد نه یک مقلد صرف! و هر کس قرآن را مطالعه کرده است به ماهیت تحقیقی بودن و متشابه بودن آن (یعنی بازگرداندنی بودن آن) پی برده است. مثلا آیا از خود سوال کرده اید که چه نیازی بود که بسیاری از قصص قرآنی بصورت تکراری و متفاوت و پراکنده در سوره های متعدد ظاهر شوند؟ بعبارت دیگر چرا الله قصص قرآنی را بصورت یک رمان و خطی نازل نکرد و مومنان را مجبور ساخت تا برای فهم داستان موسی و فرعون (بعنوان مثال) چندین سوره از قرآن را مطالعه نمایند؟ چرا الله تمام داستان را در یک سوره خلاصه نکرد؟
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿الزمر: ٢٣﴾
الله سخن جامع را در قالب كتابى بازگرداندنی و تکرار شونده نازل كرده است. آنان كه از پروردگارشان مىهراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مىافتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد الله نرم مىگردد. اين است هدايت الله، هر كه را بخواهد، به آن راه نمايد، و هر كه را الله گمراه كند او را راهبرى نيست.
بنظر من الله کتاب را طوری نازل کرده است که تنها همراهان و همسفران همیشگی این کتاب به فهم آن نائل شوند و کسانیکه چند صباح آمده و الله را ترک می کنند از این سفر محروم اند.
در آخر یادآوری می کنم که الله به وفور به مساله ایمان به قرآن و کتب من قبل از همان ابتدای قرآن اشاره نموده است:
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿البقرة: ٤﴾
لَّٰكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَٰئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿النساء: ١٦٢﴾
و آیاتی دیگر...