م = جریان داشتن
ن = منقسم شدن
من بعنوان "از" در زبان فارسی:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ...﴿البينة: ٦﴾
من بعنوان "منت" آنچکه از کسی یا چیزی منقسم شود:
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿الطور: ٢٧﴾
من بعنوان غذایی که از آسمان منقسم شده است (نازل شده است)
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ﴿طه: ٨٠﴾
من بعنوان منی جریانی است که از بدن انسان منقسم می گردد:
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَىٰ ﴿القيامة: ٣٧﴾
امن به عملکرد چیزی اشاره دارد که از بطن و درون انسان چون "منی" جریان دارد و نهادینه شده است.
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ....﴿الحجرات: ١٤﴾
اعراب گفقتند: ايمان آورديم. بگو: ايمان نياوردهايد! بگوييد: اسلام آوردهايم، و ايمان هنوز به دلهاى شما راه نيافته است،
به این ترتیب ایمان از مغز استخوان می جوشد و بر روی زبان قرار ندارد.