در آیه 5 سوره البینه آمده است:
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ
و فرمان نیافته بودند جز انکه خدا را بپرستند و در حالی که به توحید گرائیده اند دین را برای او خالص گردانند و صلات برپا دارند و زکات بدهند و دین پایدار همین است.
به نظر میرسد که دین یعنی اجتناب از شرک و اطاعت محض از خداوند.
در الفبای early semitic اگر "د" را اتصال به چیزی و "ی" را کم و زیاد کننده و "ن" را تربیت درون بدانیم معنی دین خواهد بود :
اتصال به آن چیزی که کم و زیاد کننده تربیت درونی است.
ان شا الله نظر دوستان تکمیل کننده و اصلاح کننده این نظر خواهد بود.