با سلام.
آنان که با متن تورات و انجیل آشنایی دارند، بر این واقفند که حروف و کلمات در لسان تورات و انجیل دارای عملکرد و معنا می باشد. قرآن نیز با طرح کردن آیات متعددی به این مهم اشاره نموده است. اما از آنجا که مدرسه صرف و نحو و لغتی که برای قرآن تفسیرنویسی کرده، متاثر از مبانی دستوری داستان نویسی یونان می باشد، از اینجهت حروف و کلمات در قرآن از نظر شیعه و سنی بالذات دارای هیچ معنا و عملکردی نمی باشد !
بعنوان مثال ارسطو (معلم اول شیعه و سنی!) اقسام لغت را سه قسم می داند و سیبویه (اولین گرامرنویس برای قرآن) قرنها بعد همین تعبیر ارسطو را در کتابش با نام "الکتاب" بکار برده است:
تعریف اسم از منظر ادبیات ارسطویی: اسم آوا و اصوات مرکبی است که به زمان دلالت ننماید.
تعریف فعل از منظر ادبیات ارسطویی: فعل آوا و اصوات مرکبی است که به زمان دلالت کند.
تعریف حرف از منظر ادبیات ارسطویی: حرف کوچکترین سازنده آوا و صوت می باشد.
همانطور که ملاحظه می کنید،از نظر ارسطو و بعد سیبویه و بالنتیجه صرف و نحو و لغت شیعی و سنی؛ حروف و کلمات اعم از اسم یا فعل، صرفا آوا و اصوات موسیقیایی می باشند که بهیچ عنوان بطور بالذات دارای معنا و عملکرد نمی باشند. ارسطو معتقد است که معنای کلمات در زد و بندهای اجتماعی و تعاملات موجود در اجتماع شکل می گیرد که اساسا وابسته به سنت، اجماع و مقتضای فرهنگی اقتصادی یک جامعه است. یعنی اگر امروز ما در این انجمن قرارداد کنیم که واژۀ "شیطان" به نوعی مارماهی دلالت دارد، پس این تعبیر از امروز حجت می گردد و معنای کلمه تغییر می کند.
این در حالی است که در کلام وحی، حروف تک تک دارای عملکرد و کارکرد می باشند و حتی تعداد این حروف (22 حرف الفبا) در کتب مختلف مانند مزامیر فصل 119 یا کتاب مراثی ارمیا فصل 1 به تحریر در آمده اند و زنجیره متصل آیات و پیام های وحی بسان یک بستر محفوظ، بهیچ عنوان اجازه اعوجاج معنا و عملکردها را نداده است. مطالعه متن تورات و انجیل و قرآن نیز پرده از عملکردهای حروف و کلمات مشتق شده از آن بر می دارد و با بررسی مشتقات این حروف "به مرور" می توانید به عملکردهای مختلف آن پی ببرید.
پس دو جبهه موجود است:
1) جبهه ای که حروف و کلمات را موسیقی می داند و برای حروف و کلمات عملکرد و معنایی را بالذات قائل نیست (چون به متن مقدسی اعتقاد ندارد).
2) جبهه ای که حروف و کلمات را منشاء عملکرد و کارایی می داند و زنجیره آیات الهی را تنها بستر معنایابی می شمارد.
در این وبسایت تلاش بر آن است تا مخاطب را با جبهه دوم آشنا کنیم و نشان دهیم که مدرسه شیعی و سنی که از مکتب یونان متولد شده، از مدخل غلط و اشتباهی که مدخل ادبیات داستانسرایی یونان است به فهم قرآن اقدام نموده است و همین مدخل غلط نتایج غلطی را برای او بوجود آورده است.
پیشنهاد ما به شما:
1) ابتدا باید به تورات و انجیل و قرآن ایمان بیاورید.
2) سپس از روی بهترین ترجمه های موجود به فهم تطبیقی این کتب و پیام آنها بپردازید.
3) احکام و فرایض الله را در عمل در زندگی تان اقامه کنید.
4) به یادگیری زبان اصلی این کتب بپردازید و ساختارها و ترکیب های ساده از حروف و کلمات را در آیات مختلف کتب و بر اساس پیام های آیات مختلف بررسی کنید تا به عرصه فهم کلام از مدخلی که الله قرار داده است دست یابید.
فراموش نکنید که حتی ترجمه های موجود نیز برای فهم پیام و تعلیمات کتب کافیست البته به شرطی که قرآن و کتب من قبل را بطور تطبیقی مطالعه نمایید. در غیراینصورت در مرحله بعد فهم عملکرد حروف و کلمات نیز سخت و غیرممکن می گردد.
موفق باشید.