واژه هبوط که در قرآن در باب اخراج آدم از بهشت استفاده شده است در چند آیه دیگر نیز بکار رفته است:
قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ (هود 48)
گفته شد: «ای نوح! با سلامت و برکاتی از ناحیه ما بر تو و بر تمام امتهایی که با تواند، فرود آی! و امتهای نیز هستند که ما آنها را از نعمتها بهرهمند خواهیم ساخت، سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنها میرسد »
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ (بقره 61)
و زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد.» موسی گفت: «آیا غذای پستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟! در شهری فرود آئید؛ زیرا هر چه خواستید، در آنجا برای شما هست.» و ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدائی شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفر میورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.
پس فعل «اهبطوا» برای رفتن از یک جای بهتر به جای بدتر یا کم ارزشتر در روی زمین بکار میرود که نمونه آن در آیات فوق آمده است.
آیه 30 سوره بقره مشخصا از خلقت انسان از همان ابتدا ، بر روی زمین خبر میدهد:
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ .... (بقره 30)
هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد.» ...
همچنین خلقت آدم از خاک و گل بوده است که نشان از زمینی بودن خلقت وی و مکان زیست زمینی اوست.
پس آدم و جنت عدن از همان ابتدا بر روی زمین بوده اند و تعلقی به آسمان ندارند.
در تورات نیز این موضوع با صراحت کامل بیان شده :
و یهوه الله باغی در عدن بطرف مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود، در آنجاگذاشت. و یهوه الله هر درخت خوشنما وخوش خوراک را از زمین رویانید، و درخت حیات را در وسط باغ و درخت معرفت نیک و بدرا. و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند، و از آنجا منقسم گشته، چهار شعبه شد. نام اول فیشون است که تمام زمین حویله را که در آنجا طلاست، احاطه میکند. و طلای آن زمین نیکوست و در آنجا مروارید و سنگ جزع است. و نام نهر دوم جیحون که تمام زمین کوش را احاطه میکند. و نام نهر سوم حدقل که بطرف شرقی آشور جاری است. و نهرچهارم فرات. (صحیفه پیدایش باب 2، آیات 8 الی 14)
آیا مذهبیون فرقه باز چگونه منکر اینهمه هماهنگی قرآن و تورات ، حتی در باب قدیمی ترین موضوعات مانند خلقت آدم ، هستند و تقوا پیشه نمیکنند؟