چگونگی پی بردن به وجود خدا وابسته به ابزاری است که از آن برای کنکاش خداوند استفاده میکنید. در این کنکاش ابزار بشر، زبان است. اما چه زبانی؟
زبان بر پایه منطق استوار است. منطق به نحوۀ تفکیک کردن حق از باطل دلالت دارد. حق از باطل را کسی که قدرت مطلق است مقرر میکند. پس دو رویکرد در این کنکاش برای شناخت خدا پیش روی شماست:
1) یا مدعی هستید که تنها یک قدرت مطلق در هستی وجود دارد و هم اوست که تفکیک کننده حق از باطل است که باعث بوجود آمدن منطق و در نهایت زبان شده، که در آن صورت برای شناخت وی راهی بجز استفاده از زبان وحی وی برای شناخت و کنکاش خود او را ندارید.
2) یا قائل هستید که اصلا قدرت مطلقی در هستی نیست! که بالنتیجه جداکننده مشخصی برای تفکیک حق از باطل وجود نخواهد داشت. موازین و منطق مشخصی موجود نخواهد بود و در نهایت زبان مشخصی برای کنکاش و شناخت در کف نخواهید داشت.
پس بطور خلاصه رابطه بین قدرت، حق و باطل، منطق و زبان به صورت ذیل است:
قدرت مطلق >> سبب تفکیک حق از باطل >> شکل گیری منطق >> شکل گیری زبان >> شکل گیری ابزار کنکاش و شناخت پدیده ها
پس تنها راه شناخت خدا، رجوع نمودن به کلام آن خداست. چرا که در بطن آن کلام است که موازین حق و باطل تعریف شده. در بطن آن زبان است که موازین منطق و روش قضاوت در مورد پدیده ها مشخص گردیده. در بطن آن کلام است که گفتمان و استدلالات و استثناهات نیز در همان کلام معنا و مفهوم داده شده اند.
در نتیجه: چگونگی پی بردن به وجود خدا، وابسته به قائل بودن به وجود "قدرتی مطلق" است. اگر به وجود قادر مطلقی اعتقاد نداشته باشیم عملا منکر فرق حق از باطل و منکر وجود منطق و منکر وجود زبان مشخصی برای کنکاش پدیده ها شده ایم.
برای همین است که قرآن در آیات مختلف از کلام الله بعنوان "فرقان" (یعنی جدا کننده حق از باطل) نام می برد:
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴿الفرقان: ١﴾
خجسته باد آنکه فرستاد فرقان (جداکننده) را بر بنده خویش تا باشد برای جهانیان ترساننده