نویسنده یادداشتی که لینک آنرا ارائه کردید چندین سال حروف لسان وحی و کتاب های موجود منتشر شده در این زمینه را مطالعه کرده است و یادآور شده که آن یادداشت فوق صرفا "مقدمه ای خام" بر آن موضوع است. لیکن وی از انتشار یافته های خود تابحال امتناع ورزیده که دلایل آن از این قرار است:
1) بدون آشنایی و تسلط به عملکرد حروف نیز می توان معنای کلمات را "با جستجوی ریشه کلمات در قرآن و تورات و انجیل" مشخص نمود. این به تسلط در حوزه دانش حروف نیاز ندارد بلکه به بررسی تطبیقی ریشه ها در آیات مختلف تورات و انجیل و قرآن نیاز دارد که البته همین بررسی تطبیقی نیز امروز مغفول افتاده و حتی در بخش های به اصطلاح دانشگاهی نیز آنرا قبول ندارند.
2) مشکل معاصر، مساله فهم عملکرد حروف وحی نیست. مشکل معاصر، بی توجهی به کلام روشن وحی است. مردم به نص قرآن و تورات و انجیل ایمان ندارند. این مقوله ربطی به عملکرد حروف ندارد. از آنطرف افرادی هستند که بر عملکرد حروف آشنایی دارند و حتی در آن زمینه ها کتاب منتشر کرده اند اما هنوز قائل به حقانیت تورات و انجیل یا قرآن بعنوان کتاب آسمانی نیستند. پس این تصور که با اثبات عملکرد حروف می توان، ادله ای برای اثبات خدا یا ایمان ارائه کرد، باطل است و ریشه مساله را باید در "بی ایمانی" به کلام وحی جستجو نمود.
2) بارها در همین سایت اشاره شده که حتی با بررسی ترجمه های پر از اشکال (به شرط مطالعه تمام کلام) می توان به ایمان خالص دست یافت و نیازی به مساله عملکرد حروف نیست. کلام خدا متشابه یعنی بازگرداندنی است و باید قرآن را با قرآن یا تورات و انجیل و بالعکس فهم کرد. گذشت آن زمان که ترجمه الهی قمشه ای مردم را گمراه میکرد، امروز در ایران ترجمه های خوبی وجود دارند که کم غلط اند اما اینکه چرا مردم حاضر به تطبیق کلام وحی قرآن با کلام وحی تورات و انجیل نیستند، چیز بسیار عجیب و غریبی است. چرا که برای استحصال ایمان همین ترجمه های موجود از تورات و انجیل و قرآن کافی بلکه حتی زیاده است!
3) در دوره ای زندگی می کنیم که مردم حاضر به مطالعه کلام وحی نیستند و آنها نیز که ادعای مطالعه قرآن دارند در باتلاق کج فهمی و گمراهی و گردن کلفتی دست و پا می زنند. باید کبر و گردن کلفتی را زدود و ترس از الله را در جامعه ترویج و تبلیغ کرد وگرنه با آموزش عملکرد حروف لسان وحی، همین افراد به "ملا لغتی هایی متکبر" تبدیل خواهند شد و کار از اول بدتر می شود.
نتیجه اینکه:
ریشه مشکلات و بدبختی های مردم خاورمیانه در ترک و انکار قرآن و تورات و انجیل و در عوض رجوع به مشتی اراجیف تحت عنوان "حدیث و روایت و تاریخ" است، نه متوجه نشدن عملکرد حروف. از اینروست که اولویت تبلیغ دین اسلام نیز باید بر ترویج مطالعه و فهم کلام وحی بنا شود، نه فهم عملکرد حروف. چرا که قدم اول برای فهم عملکرد حروف، فهم پیام قرآن و تورات و انجیل است.