زبور یا مزامیر فصل 45 تمثیلی از عقد 1) پادشاه یا همان داماد، با 2) دختر یا همان عروس است که تبعات آن 3) در اخلاف و اعقاب ملت ها دیده خواهد شد:
1) پادشاه یا داماد
آیات 2 الی 9 در وصف جبروت "پادشاه" است که در متن همان "داماد" می باشد:
۱دل من به کلام نیکو میجوشد. انشاء خود را دربارهٔٔ پادشاه میگویم. زبان من قلم کاتب ماهر است. ۲تو جمیلتر هستی از بنیآدم و نعمت بر لبهای تو ریخته شده است. بنابراین، خدا تو را مبارک ساخته است تا ابدالآباد. ۳ای جبّار شمشیر خود را بر ران خود ببند، یعنی جلال و کبریایی خویش را. ۴و به کبریایی خود سوار شده، غالب شو به جهت راستی و حلم و عدالت؛ و دست راستت چیزهای ترسناک را به تو خواهد آموخت. ۵به تیرهای تیزِ تو امّتها زیر تو میافتند و به دل دشمنانِ پادشاه فرو میرود. ۶ای خدا، تخت تو تا ابدالآباد است؛ عصای راستی عصای سلطنت تو است. ۷عدالت را دوست و شرارت را دشمن داشتی. بنابراین، خدا، خدای تو تو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است. ۸همه رختهای تو مُرّ و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج که به تارها تو را خوش ساختند. ۹دختران پادشاهان از زناننجیب تو هستند. ملکه به دست راستت در طلای اوفیر ایستاده است.
2) دختر یا همان عروس
آیات 10 الی 15 در وصف دختر یا عروس است که به عقد پادشاه آمده و وارد قصر خواهد شد:
۱۰ای دختر بشنو و ببین و گوش خود را فرادار، و قوم خود و خانهٔ پدرت را فراموش کن، ۱۱تا پادشاه مشتاق جمال تو بشود، زیرا او خداوند تو است پس او را عبادت نما. ۱۲و دختر صُور با ارمغانی، و دولتمندان قوم رضامندی تو را خواهند طلبید. ۱۳دختر پادشاه تماماً در اندرون مجید است و رختهای او با طلا مُرَصَّع است. ۱۴به لباس طرازدار نزد پادشاه حاضر میشود. باکرههای همراهان او در عقب وی نزد تو آورده خواهند شد. ۱۵به شادمانی و خوشی آورده میشوند و به قصر پادشاه داخل خواهند شد
3) تبعات و اعقاب این عقد
آیات 15 تا آخر در وصف تبعات این عقد است که بواسطه آن "همه مردم قوم ها را حمد خواهند گفت":
به عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهی ساخت. ۱۷نام تو را در همهٔ دهرها ذکر خواهم کرد. پس قومها تو را حمد خواهند گفت تا ابدالآباد.
تحلیل:
بهترین تحلیل برای فهم آیات فوق رجوع به تمثیل "داماد و ده باکره" در صحیفه متی از انجیل است:
«در آن زمان ملکوت آسمان مثل ده باکره خواهد بود که مشعلهای خود رابرداشته، به استقبال داماد بیرون رفتند. 2 و ازایشان پنج دانا و پنج نادان بودند. 3 اما نادانان مشعلهای خود را برداشته، هیچ روغن با خودنبردند. 4 لیکن دانایان، روغن در ظروف خود بامشعلهای خویش برداشتند. 5 و چون آمدن دامادبطول انجامید، همه پینکی زده، خفتند. 6 و درنصف شب صدایی بلند شد که "اینک دامادمی آید به استقبال وی بشتابید." 7 پس تمامی آن باکرهها برخاسته، مشعلهای خود را اصلاح نمودند. 8 و نادانان، دانایان را گفتند: "از روغن خود به ما دهید زیرا مشعلهای ما خاموش میشود." 9 اما دانایان در جواب گفتند: "نمی شود، مبادا ما و شما را کفاف ندهد. بلکه نزدفروشندگان رفته، برای خود بخرید." 10 و درحینی که ایشان بجهت خرید میرفتند، داماد برسید و آنانی که حاضر بودند، با وی به عروسی داخل شده، در بسته گردید. 11 بعد از آن، باکره های دیگر نیز آمده، گفتند: "خداوندا برای ماباز کن." 12 او در جواب گفت: "هرآینه به شمامی گویم شما را نمی شناسم." (انجیل صحیفه متی فصل 25 آیات 1 تا 12)
نتیجه
مزامیر فصل 45، در اشاره ای تمثیلی از کلام الله و حکمت با عنوان "پادشاه یا داماد" و از پذیرندگان و مومنین به حکمت از "دختر یا عروس" نام برده است و در نهایت اخلاف و اعقاب داخل شدن مومنین به قصر حکمت را "حمد قوم ها" می داند. این تحلیل را می توان با نگاهی در کنار آیات تورات نیز قرار داد تا مشخص شود که تبعات این عقد در این قصر که همان قصر حکمتِ آیینِ ابراهیم حنیف، یگانه امام مسلمانان جهان است در همه قبائل و اقوام نیز تجلی یافته است:
وبرکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند، ولعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند. و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت (تورات صحیفه پیدایش فصل 12 آیه 3)