ابتدا توجه فرمایید که واژۀ ذات در عبارت "ذات الحبک" بر اساس آیات دیگر قرآن به "شامل و حامل بودن" دلالت دارد. مثلا در سوره قمر در خصوص کشتی نوح می فرماید:
وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿القمر: ١٣﴾
و او را بر [كشتى] تختهدار و ميخآجين سوار كرديم.
یا در خصوص آتش می فرماید:
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿البروج: ٥﴾
همان آتش مايهدار
در خصوص واژۀ حبک:
حبک از بنیان "حب" مشتق شده که در آیات قرآن به عملکرد عمومی "جدا شدن یا خارج چیزی از دل چیزی دیگر" دلالت دارد. از اینرو در بسیاری از آیات به "دانه" ترجمه شده چرا که دانه نباتات از آنها جدا شده و سبب رشد گیاهی دیگر می گردد:
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿الرحمن: ١٢﴾
و دانههاى پوستدار و گياهان خوشبوست.
لِّنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا ﴿النبإ: ١٥﴾
تا بدان دانه و گياه برويانيم،
پس بنیان حب به "چیزی که از چیزی جدا شود یا خارج شود" دلالت دارد.
نتیجه
ذات الحبک در تحت اللفظ به "حاوی چیزی که خارج می گردد" اشاره دارد:
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿الذاريات: ٧﴾
و آسمان که حاوی چیزهایی است که از آن خارج می گردد
با نگاهی به آیات قرآن می بینیم که از نظر قرآن، آسمان حاوی و حامل چیزهای بسیاری است و حتی چیزهای زیادی در آن عروج می کند. مثلا:
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿الحديد: ٤﴾
اوست آن كس كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد؛ آنگاه بر عرش استيلا يافت. آنچه در زمين درآيد و آنچه از آسمان برآيد و آنچه در آن بالارود [همه را] مىداند. و هر كجا باشيد او با شماست، و خدا به هر چه مىكنيد بيناست.
پس حبک به مقرها و مخازن آسمان دلالت دارد و از نظر قرآن، آسمان حاوی این مقرها و مخازن است که تحت سیطرۀ الله می باشد. در صحیفه ایوب به این حبک و سیطرۀ الهی بدانها اشاره شده است:
22 «آیا به مخزن های برف داخل شده، و خزینه های تگرگ را مشاهده نمودهای، 23 که آنهارا به جهت وقت تنگی نگاه داشتم، به جهت روزمقاتله و جنگ؟ 24 به چه طریق روشنایی تقسیم میشود، و باد شرقی بر روی زمین منتشرمی گردد؟ 25 کیست که رودخانهای برای سیل کند، یا طریقی به جهت صاعقهها ساخت. 26 تا بر زمینی که کسی در آن نیست ببارد و بر بیابانی که در آن آدمی نباشد، 27 تا (زمین ) ویران و بایر راسیراب کند، و علفهای تازه را از آن برویاند؟ 28 آیا باران را پدری هست؟ یا کیست که قطرات شبنم را تولید نمود؟ 29 از رحم کیست که یخ بیرون آمد؟ و ژاله آسمان را کیست که تولید نمود؟ 30 آبها مثل سنگ منجمد میشود، وسطح لجه یخ میبندد. 31 آیا عقد ثریا را می بندی؟ یا بندهای جبار را میگشایی؟ 32 آیا برجهای منطقه البروج را در موسم آنها بیرون میآوری؟ و دب اکبر را با بنات او رهبری مینمایی؟ 33 آیا قانون های آسمان را میدانی؟ یا آن را بر زمین مسلط میگردانی؟ 34 آیا آواز خود را به ابرها میرسانی تا سیل آبها تو رابپوشاند؟ 35 آیا برقها را میفرستی تا روانه شوند، و به تو بگویند اینک حاضریم؟ 36 کیست که حکمت را در باطن نهاد یا فطانت را به دل بخشید؟ 37 کیست که با حکمت، ابرها را بشمارد؟ و کیست که مشکهای آسمان را بریزد؟ 38 چون غبار گل شده، جمع میشود و کلوخها باهم میچسبند. 39 آیا شکار را برای شیر ماده صید میکنی؟ و اشتهای شیر ژیان را سیرمی نمایی؟ 40 حینی که در ماوای خود خویشتن را جمع میکنند و در بیشه در کمین مینشینند؟ (صحیفه ایوب فصل 38 آیات 22 تا 40)