و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+2 امتیاز
در فصل تثنیه باب دوم ایه ۳۰ امده :

"اما سیحون ملک حشبون نخواست که ما را از سر حد خود راه بدهد، زیرا که یهوه خدای تو روح او را به قساوت و دل او را به سختی واگداشت تا او را چنانکه امروز شده است به دست تو تسلیم نماید."

و در ایه بعد امده است که تمامی شهرهای او را در انوقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم و یکی را باقی نگذاشتیم

اول اینکه فقط به خاطر اب و خوراک ندادن به انها بوده و یا دلیل دیگری داشته؟

و ایا چنین کاری مستلزم کشته شدن همگی انها از جمله اطفال شده است؟
در تورات و عهدعتیق بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

1 پاسخ

+2 امتیاز

مطابق آیات تورات، رهبر و لیدر عزیمت بنی اسرائیل از مصر به سرزمین مقدس، یهوه الله بود:

 و واقع شد که چون فرعون قوم را رها کرده بود، خدا ایشان را از راه زمین فلسطینیان رهبری نکرد، هرچند آن نزدیکتر بود. زیرا خدا گفت: «مبادا که چون قوم جنگ بینند، پشیمان شوند و به مصر برگردند.» 18 اما خدا قوم را از راه صحرای دریای قلزم دور گردانید. پس بنی‌اسرائیل مسلح شده، از زمین مصر برآمدند. 19 و موسی استخوانهای یوسف را با خود برداشت، زیرا که او بنی‌اسرائیل را قسم سخت داده، گفته بود: «هرآینه خدا از شما تفقد خواهد نمود واستخوانهای مرا از اینجا با خود خواهید برد.» 20 و از سکوت کوچ کرده، در ایتام به کنار صحرااردو زدند. 21 و خداوند در روز، پیش روی قوم در ستون ابر می‌رفت تا راه را به ایشان دلالت کند، و شبانگاه در ستون آتش، تا ایشان را روشنایی بخشد، و روز و شب راه روند. 22 و ستون ابر را درروز و ستون آتش را در شب، از پیش روی قوم برنداشت. (تورات صحیفه خروج فصل 13 آیات 17 و 22)

مضاف بر این پادشاه حشبون حتی صلح آمیزترین درخواست های موسی که نبی الله است را نیز رد کرد. چرا که مطابق آیات دل او در قساوت و سختی نسبت به قوم خداوند بسر می برد: 

پس قاصدان با سخنان صلح‌آمیز از بیابان قدیموت نزد سیحون ملک حشبون فرستاده، گفتم: 27 «اجازت بده که از زمین تو بگذرم، به شاهراه خواهم رفت و به طرف راست یا چپ میل نخواهم کرد. 28 خوراک را به نقره به من بفروش تابخورم، و آب را به نقره به من بده تا بنوشم، فقطاجازت بده تا بر پایهای خود بگذرم. 29 چنانکه بنی عیسو که در سعیر ساکنند و موآبیان که در عارساکنند به من رفتار نمودند، تا از اردن به زمینی که یهوه خدای ما به ما می‌دهد، عبور نمایم.» 30 اما سیحون ملک حشبون نخواست که ما را از سرحدخود راه بدهد، زیرا که یهوه خدای تو روح او رابه قساوت و دل او را به سختی واگذاشت، تا او راچنانکه امروز شده است، به‌دست تو تسلیم نماید. (تورات صحیفه تثنیه فصل 2 آیات 26 تا 30)

بنابر آنچه ذکر شد مشخص میگردد که پادشاه حشبون فردی گردنکش و دل سخت در برابر نبی خداوند و قوم او بوده و از آنروست که خداوند آن مملکت را بدست موسی و بنی اسرائیل تسلیم می نماید.

نتیجه

الله خود رهبر و لیدر مسافرت بنی اسرائیل از مصر به سرزمین مقدس بوده است. قبل از گذر از سرزمین حشبون، موسی صلح آمیزترین درخواست ها را از پادشاه حشبون میکند تا اجازه عبور از آن سرزمین را دریافت کند. لیکن پادشاه حشبون فردی سخت دل نسبت به الله و قوم بنی اسرائیل است و چنین اجازه ای را صادر نمیکند. از اینروست که خداوند دستور فتح آن مملکت را صادر میکند چرا که در پیشگاه خداوند، کارنامۀ مملکت حشبون مملو از گناه و معصیت شده است:

پس چون یهوه، خدایت، ایشان را از حضور تو اخراج نماید، در دل خود فکر مکن و مگو که به‌سبب عدالت من، خداوند مرا به این زمین درآورد تا آن را به تصرف آورم، بلکه به‌سبب شرارت این امتها، خداوند ایشان را از حضور تو اخراج می‌نماید. 5 نه به‌سبب عدالت خود و نه به‌سبب راستی دل خویش داخل زمین ایشان برای تصرفش می‌شوی، بلکه به‌سبب شرارت این امتها، یهوه، خدایت، ایشان را از حضور تو اخراج می‌نماید، و تا آنکه کلامی را که خداوند برای پدرانت، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسم خورده بود، استوار نماید. (تورات صحیفه تثنیه فصل 9 آیات 4 و 5)

 

بوسیله ی
دو نمونه ازشرارت این امتها در کتاب لاویان فصل ۱۸(روابط جنسی غیراخلاقی)و کتاب یوشع فصل ۱۵(قربانی کردن فرزندان برای بتها) آمده است.
در متن یوشع فصل ۱۵ چیزی درباره قربانی فرزندان نیافتم.
ممنونمیشم متن رو بگذاربد
عذرخواهی میکنم رجوع کنید به کتاب تثنیه فصل دوازدهم آیات ۲۹ الی آخر.
...