منظور از شکرگزاری، فقط سپاسگزاری لسانی از خداوند نیست بلکه "عمل نمودن" به دستورات و فرایض کتاب الله را نیز شامل می شود:
نه هر که مرا "والامقام، والامقام" گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است به جا آورد. (انجیل صحیفه متی فصل 7 آیه 21)
مطابق آیه فوق، صرف تکریم لسانی بهیچ وجه سبب رستگاری نمی شود. بلکه تنها کسانیکه به دستورات کتاب پروردگار عمل نموده و فرایض آنرا انجام می دهند، به رستگاری نائل می گردند. در آیات قرآن نیز لازمه استجابت شکر و سپاسگزاری، عبادت الله یعنی بندگی و اجرای دستورات کلام الله برشمرده شده:
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا ﴿الإسراء: ٣﴾
[اى] فرزندان كسانى كه [آنان را در كِشتى] با نوح برداشتيم. راستى كه او بندهاى سپاسگزار بود.
ملاحظه می شود که قرآن نوح را در ابتدا "عبد" یعنی تابع بی چون و چرای دستورات الله برشمرده و سپس به شکرگزاری او اشاره نموده است. چرا که شکرگزاری چیزی جز انجام دادن دستورات مقرر شده در کتاب الهی (که برای ما قرآن می باشد) نیست.
نتیجه
اولین و آخرین مصداق شکرگزاری از خداوند، ایمان آوردن به کلام الله و عمل کردن به دستورات کلام الله است. این اول و آخر شکرگزاری است.