واژه فدیه از ریشه فد (פד) مشتق شده و در آیات تورات و صحف انبیاء مکررا ظاهر شده است:
וְזָכַרְתָּ֗ כִּ֣י עֶ֤בֶד הָיִ֙יתָ֙ בְּאֶ֣רֶץ מִצְרַ֔יִם וַֽיִּפְדְּךָ֖ יְהוָ֣ה אֱלֹהֶ֑יךָ ... (تورات صحیفه تثنیه فصل 21 آیه 8)
و بیادآور که تو در زمین مصر غلام بودی و یهوه، خدایت، تو را فدیه داد، ...
در آیه فوق (یفدک) به فدیه دادن ترجمه شده که همان رهانیدن و آزادساختن و رهانیدن کسی (غلام) از یک بند است.
در قرآن نیز فدیه دلالت بر رهاشدن از بند در عوض انجام کاری دارد. به عنوان مثال در خصوص قیامت میفرماید:
فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿الحديد: ١٥﴾
پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شدهاند عوضى پذيرفته نمىشود: جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است.»
آیه فوق فرموده که در روز قیامت کفار نمی توانند در عوض هیچ چیزی خود را از چنگال عذاب رهایی دهند. آیه این دلالت را با بکار بردن واژۀ "فدیه" بیان کرده و مترجم آنرا به "عوضی که برای رهایی می دهند" برگردان کرده است. به مورد دیگر مشابه قرآنی توجه فرمایید:
.... فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ .... ﴿البقرة: ١٩٦﴾
... و هر كس از شما بيمار باشد يا در سر ناراحتيى دارد در عوض روزهاى بدارد، يا صدقهاى دهد، يا قربانيى بكند....
آیه فوق نیز فرموده که بجای تراشیدن موی سر فرد می تواند روزه گرفته یا صدقه داده یا قربانی را تقدیم خداوند کند. در آیه فوق نیز ملاحظه می شود که منظور از "فدیه" کاری است که در عوض کار دیگر انجام می شود.
کفاره در کلام وحی
واژۀ کفاره که از کفر مشتق شده در لسان تورات دلالت بر "پوشاندن" دارد و در اصطلاح به کاری دلالت دارد که برای پوشاندن گناه در پیشگاه الهی صورت می گیرد:
וּפַ֨ר חַטָּ֜את תַּעֲשֶׂ֤ה לַיּוֹם֙ עַל־הַכִּפֻּרִ֔ים (تورات صحیفه خروج فصل 29 آیه 36)
و گوساله قربانی گناه را هرروز بجهت کفاره ذبح کن
طبق آیه فوق کفاره به پوشاندن "کناه" یا "خطا" دلالت دارد. در قرآن نیز کفاره به کاری دلالت دارد که برای پوشاندن خطا یا گناهی مقرر شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ ﴿المائدة: ٩٥﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در حالى كه محرميد شكار را مكشيد، و هر كس از شما عمداً آن را بكشد، بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفارهاى بدهد، كه [نظير بودنِ] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند، و به صورت قربانى به كعبه برسد. يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد، يا معادلش روزه بگيرد، تا سزاى زشتكارى خود را بچشد. خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است، و[لى] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مىگيرد، و خداوند، توانا و صاحبانتقام است.
طبق آیه فوق، اگر کسی دستور خداوند در خصوص شکار نکردن در دوران حج را زیرپا گذارد می بایست برای زشتکاری که مرتکب شده کفاره ای بدهد تا استغفار او مورد پذیرش خداوند قرار گیرد و گناه او توسط کفاره پوشانده شود.
نتیجه
فدیه به معنای "باز خرید شدن" و "رها شدن" از انجام کاری است. فدیه دادن یعنی فرد کاری را "عوض" دهد و بجای انجام آن کار، کار دیگری را به اتمام رساند. این در حالی است که کفاره تنها پس از انجام معصیت یا گناه معنا می یابد. یعنی اگر کسی دستوری از آیات وحی را زیرپا گذارد بر اساس آیه (مثل آیه 95 سوره مائده) ممکن است به کفاره ای آن تخطی را بپوشاند. لذا کفاره با فدیه فرق دارد و نباید هرگز معنای آنها را با هم مخلوط نمود.
در خصوص آیه 184 سوره بقره :
آیه 184 سوره بقره در خصوص روزه و صیام است و فرموده که کسانیکه طوق روزه به گردنشان است (یعنی مکلفین به روزه) یا می توانند روزه بگیرند یا می توانند با اطعام یک مسکین روزه خود را فدیه دهند، یعنی با غذا دادن به یک مسکین خود را از روزه گرفتن بازخرید کرده و آزاد سازند. دقت شود که آیه نفرموده که روزه کفاره دارد، بلکه فرموده که روزه را می توان با اطعام یک مسکین فدیه یا عوض داد. پس برای اجرای حکم صیام کافی است یکی از این دو راه را انتخاب کند: یا روزه بگیرد یا گرسنه ای را سیر کند.