تحلیل و بررسی معنای حروف، فقط در سایه کارکرد آنها در متن آیات وحی امکانپذیر است. از اینرو، ابتدا باید کارکرد هر بنیان را در آیات مختلف لسان وحی (تورات، انجیل و قرآن) بررسی کرد. پس از مشخص شدن عملکرد هر بنیان، باید مشخص شود که مترجم چگونه حسب مقتضیات آیه این عملکرد را به زبان فارسی برگردان می کند. بعنوان مثال بنیان "صب" به عملکرد "روی آوردن به چیزی" دلالت دارد اما هنگام برگردان به زبان فارسی مترجم در یک آیه آنرا به "گراییدن" ترجمه میکند و در آیه ای دیگر آنرا به "خدمت" که نوعی روی آوردن بجهت مراقبت نمودن از کسی یا جایی است، برگردان می نماید. یا در آیه ای دیگر همین بنیان را به "کودک" برگردان می کنند، چرا که کودک کسی است که به روی آوردن بجهت مراقبت نیازمند است. پس عملکرد بنیان واحد است اما در ترجمه و برگردان به فارسی، آن عملکرد حسب موضوع آیه متفاوت برگردان می گردد. مجددا تاکید می کنم که این بررسی ها فقط در دایره آیات وحی انجام می شوند و دخالت دادن هرگونه مبنایی دیگر در این پروسه سبب مغشوش شدن تحلیل ها می شود.
پس از تعیین شدن عملکرد بنیان، نوبت به بررسی مشتقات آن بنیان در آیات مختلف می رسد. این بررسی ها، برگردان مشتق مربوطه را با دقت بالایی که با استناد به آیات وحی است مشخص می نماید و کار ترجمه خاتمه می پذیرد.
در خصوص بنیان "عب"
بررسی آیات وحی نشان می دهد که ریشه "عب" در لسان وحی به عملکرد "مافوق چیزی بودن" دلالت دارد. در زبان فارسی عملکرد "عب" در آیات مختلف برگردان های مختلفی حسب مقتضیات آیه دارد:
יהוה בצאתך משעיר בצעדך משדה אדום ארץ רעשה גם שמים נטפו גם עבים נטפו מים (صحیفه داوران فصل 5 آیه 4)
خداوند وقتی که از سعیر بیرون آمدی، وقتی که از صحرای ادوم خرامیدی، زمین متزلزل شد و آسمان نیز قطرهها ریخت. و ابرها هم آبها بارانید.
در آیه فوق ملاحظه می شود که بنیان עב (عب) به "ابر" برگردان شده است. این از آن جهت است که ابر "مافوق" چیزی قرار دارد و آنرا از بالا می پوشاند. در قرآن نیز این بنیان وجود دارد:
قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﴿الفرقان: ٧٧﴾
بگو: «اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند. در حقيقت شما به تكذيب پرداختهايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.»
در آیه فوق بنیان عب به "اعتنا کردن" برگردان شده است. این بدان خاطر است که عملکرد "مافوق چیزی بودن" به دربرگرفتن برگردان شده است. (آیه عملا فرموده ادعونی فاستجب لکم).
بنابر آیات فوق مشخص می شود که عملکرد بنیان "عب" به "مافوق چیزی بودن" دلالت دارد.
بررسی مشتق عبد
به آیه ذیل و برگردان مشتق "عبد" در آن توجه فرمایید:
יעבדוך עמים וישתחו לך לאמים הוה גביר לאחיך וישתחוו לך בני אמך ארריך ארור ומברכיך ברוך (تورات صحیفه پیدایش فصل 27 آیه 29)
قومها تو را بندگی نمایند و طوایف تو را تعظیم کنند، بر برادران خود سرور شوی، وپسران مادرت تو را تعظیم نمایند. ملعون باد هرکه تو را لعنت کند، و هرکه تو را مبارک خواند، مبارک باد.»
بنیان عب به عملکرد "مافوق چیزی بودن" دلالت دارد. در آیه فوق مشتق عبد به بندگی کردن برگردان شده است. این بدان خاطر است که هر کسی که مافوقی بالای سر دارد، بنده اوست و باید خدمتگزار مافوقش باشد. به مثالی از آیات قرآن توجه فرمایید:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿النحل: ٧٥﴾
خدا مَثَلى مىزند: بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد. آيا [او] با كسى كه به وى از جانب خود روزى نيكو دادهايم، و او از آن در نهان و آشكار انفاق مىكند يكسان است؟ سپاس خداى راست. [نه،] بلكه بيشترشان نمىدانند.
در قرآن نیز مشتق عبد به کسی که "مافوق دارد" و او را خدمت می کند دلالت دارد.
نتیجه
بررسی آیات نشان داد که بنیان "عب" به "مافوق چیزی بودن" دلالت دارد. بررسی مشتق عبد نیز نشان داد که عبد فردی است که ذیل "مافوق خودش" فعالیت می کند. از اینروست که این عملکرد، دایره وسیعی از برگردان ها در زبان فارسی را شامل می شود. برگردان هایی مانند: خدمتگزار، خدمت کردن، بنده، نوکر، غلام، برده. همه اینها ذیل چتر کسی که مافوقی دارد قرار می گیرند.